مدیریت بیماری
راهنمای خانواده و مراقب
تشخیص سرطان اعضای خانواده و دوستان بیمار را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. گاهی اوقات فهم تغییرات احتمالی موردنیاز در شیوه زندگی برای اعضای خانواده و دوستان بیمار میتواند به برداشتن گامهای در ایجاد روابط حمایتی متقابل کمک کند.
بیماری سرطان بیشترین تاثیر را بر روی افراد متاهل دارد بعد از تشخیص بیمای سرطان ممکن است هر دو نفر ناراحتی، اضطراب، عصیانیت و یا حتی ناامیدی را تجربه کنند. ممکن است روابطشان و روشی که همسر برای انجام فعالیتهای خانوادگی و امور منزل انجام میدهد تغییر ایجاد کند. برای برخی زوجها، مواجه شدن با چالشهای ناشی از بیماری سرطان، روابط و تعاملات آنها با یکدیگر را قوی میکند. برای برخی دیگر به ویژه آنهایی که قبل از تشخیص بحث و اختلاف داشتهاند، تنش ناشی از بیماری سرطان ممکن است مشکلات بیشتری را ایجاد نماید.
اگر چه تاثیرات سرطان از زوجی به زوج دیگر متفاوت میباشد در اینجا با برخی تغییرات را که غالبا و به طور مکرر در روابط رخ میدهد آشنا میشوید.
سرطان ممکن است نقشهای شما و همسرتان را تغییر دهد و اغلب به صورت غیر قابل انتظار میباشد. برخی همسران ممکن است بیش از حد حامی شوند این گرایش ممکن است نحوه ارتباطات هر دو را در خانه و با تیم مراقبت تحت تاثیر قرار دهد. اگر چه ممکن است عادی به نظر برسد یا حتی سخاوتمندانه باشد که تلاش کنید تا برخی از جزییات تشخیص و یا درمان همسرتان را از همسرتان چشم پوشی کنید.
اغلب همسران تلاش میکند تا از طریق کسب مهارتهای مراقبتی در برخی از حیطههای بیماری یا از طریق پیگیری مراقبتها و برنامههای درمانی و مرتبط بودن با تیم پزشکی کنترل بیماری را در دست بگیرند.
برای اینکه همسران به سازگاری با بیماری کمک کنند باید به نیازهای دیگری گوش فرا دهند تا با انعطاف پذیری و سازگار شدن با تغییرات، بتوانند نقشی سازنده ایفا کنند.
فردی که همیشه به عنوان مراقب و حامی بوده است ممکن است در سازگاری با شرایط جدید کمتر مشکل داشته باشد. در حالی که فردی که در نقشهای خود به دیگران خدمت رسانی ننموده است و نقش حمایتی ضعیفی در زندگی داشته است ممکن است برای تامین مراقبت با مشکل مواجه شوند.
تغییرات نقش، اغلب بر روی اعتماد به نفس تاثیر میگذارد حتی ممکن است همسر فرد زمانی احساس خستگی و فرسودگی کند. خیلی مهم است که با همسر خود در رابطه با احساسات خود صحبت کنید و بهترین تصمیم مربوط به درمان و مراقبان و دیگر موضوعات را بگیرید. این کار ممکن است به شما برای صحبت در مورد این که با یکدیگر روشهای مقابله با مشکل را طراحی کنید کمک نماید.
- مسئولیتها
در غالب روابط، هر فردی مسئول وظایف ویژهای باشد یک نفر ممکن است کارهای حیاط و آشپزخانه را انجام دهد در حالی که فرد دیگر کارهای تمیز کردن و نظافت و پرداخت قبوض را انجام دهد.
اگر فرد بیمار احساس خستگی نماید و یا احساس کند که قادر نمیباشد تا وظایف معمول خود را انجام دهد ممکن است این کار بر دوش همسر قرار گیرد. اگر شما مجبورید که کار خود را متوقف کنید همسر شما ممکن است که مجبور باشد به کار بازگردد و ساعات بیشتری را کار کند.
در حالی که در موراد بسیاری مسئولیت بر عهده مراقبان میباشد. این مسئولیتهای اضافه شده ممکن است خسته کننده شود و منجر به احساس فرسودگی و خشم گردد. در همین حال ممکن است برای ایجاد فرسودگی همسر خود احساس گناه کنید. هر دو نفر ممکن است از تغییر کارهای منزل یا فعالیتهای شغلی سود ببرند. حتی اگر برای شما سخت باشد کمک دوستان و اعضای خانواده یا افراد حرافهای دیگر را بپذیرید.
- نیازها
به خاطر این که همسران با تغییرات مکرر نیازهای جسمانی و عاطفی بیماری سرطان سازگار میشوند و برای هر دو همسر مهم است تا نیازهایشان را برطرف کنند سوال پرسیدن برای کمک به فعالیتهای پایه زندگی روزمره مانند لباس پوشیدن یا شستن موها ممکن است دشوار باشد.
زمان شما نمیتوانید فرض کنید که همسر شما می داند یا حدس میزند که شما به کمک نیاز ندارید و باید به سادگی و به صورت کاملا باز و شفاف برای اجتناب از خستگی و عصبانیت به وی پیشنهاد دهید که به شما کمک کند این مهم است که گاهی اوقات با هم صحبت کنید که هنوز آن ها عاشق هم هستید.
- مسائل جنسی و صمیمیت
اغلب با تشخیص سرطان یا درمان آن مسائل جنسی در زندگی متاهلی متاثر میشود. افسردگی، خستگی، و اختلال عملکرد نعوظ، خشکی واژن و دیگر مشکلات عاطفی و فیزیکی ممکن است موجب کاهش عملکرد جنسی یا نزدیکی دردناک شود. هر دو نفر ممکن است در رابطه با این موضوع احساس اضطراب کنند. اما آنها ممکن است از صحبت در مورد آن اجتناب کنند.
هر زوجی سطوح مختلفی از راحتی را در بحث در مورد مسائل جنسی دارند. اگر این بحث به ویژه برای شما راحت نمیباشد در نظر داشته باشید که از مشاوره، درمانگر و یا پزشک و مددکار اجتماعی کمک بگیرید. پزشکان همیشه به طور منظم در مورد این که موضوع در طی ویزیتهای خود بحث نمیکنند اما آنها باید بتوانند که به نگرانیهای بیمار گوش دهند و آنها را راهنمایی کنند. اغلب آنها میتوانند به تسهیل صحبت در مورد این بحثها کمک کنند و پیشنهادهایی را برای مدیریت عوارض جانبی داشته باشند و راهکارهایی را برای حفظ صمیمیت مطرح نمایند.
- طرحهای آینده
سرطان اغلب امیدها و آرزوها را که زوجها با یکدیگر به اشتراک میگذارند تغییر میدهد ممکن است طرحهای برای بازنشستگی، مسافرت و غیره تغییر کند و موجب احساس ناراحتی و یا حتی عصبانیت شود. همکاری با یکدیگر برای اهداف کوتاه مدت مانند اتمام دوره درمان بیماری به زوجها کمک میکند که با یکدیگر بیشتر احساس ارتباط و صمیمیت داشته باشند. برای برخی ارزیابی مجدد اولویتها ممکن است منجر به چشم انداز بهتر در زندگی شود. چیزهایی که به نظر میرسد قبل از تشخیص سرطان مهم نبودند ممکن است به اولویتهای تبدیل شوند مانند لذت بردن بیشتر از زمانهای با هم بودن …
- صحبت با فردی که مبتلا به سرطان میباشد
تشخیص بیماری سرطان اغلب ناراحتی، عصبانیت، گیجی، و احساساتی از ناامیدی را با خود به همراه میآورد. این احساسات فردی است که مبتلا به سرطان است و نیاز به حمایت و کمک واقعی در دسترس دارد و در اکثر مواقع آنهایی که نزدیکترین به فرد مبتلا به سرطان میباشند میتوانند بیشترین حمایت را فراهم میآورند اگر چه گاهی اوقات ممکن است دشوار باشد که بدانید چه چیزی را باید بگویید و چه چیزی را نباید مطرح کنید، چه زمانی حساس باشید و چه زمانی در همه اوقات به عنوان حامی باشید.
- راههای ارتباطی را باز نگه دارید
گاهی اوقات بهترین کار این است که گوش فرا دهید و به جای این که مکالمه و صحبت داشته باشید به بیمار اجازه دهید که تصمیم بگیرند چه زمانی برای صحبت مناسب میباشد و اجازه دهید که فرد تصمیم بگیرد که کجا بحث داشته باشد و صبور باشید. به خاطر داشته باشید که افراد مبتلا به سرطان اغلب سوالات بسیاری را از دوستان و اعضای خانواده میپرسند و به خاطر داشته باشید لازم نیست مرتبا در مورد سرطان مکالمه داشته باشید و سعی کنید در مورد همه مواد معمول زندگی صحبت را داشته باشید.
- به فرد کمک کنید که درگیر بماند
یافتن تعادل صحیح بین در دسترس بودن و حامی بودن در حالی که همه چیز همانند قبل از تشخیص بیماری سرطان باشد، چالش برانگیز میباشد. برخی مردم مبتلا به سرطان به بهترین وجه از طریق درگیر بودن و ادامه کارهای معمول قبلی تا آنجا که ممکن است با بیماری سرطان سازگار میشوند. این رویکرد ممکن است در زمانهایی به دلیل فقدان انرژی و بنیه بدنی لازم امکان پذیر نباشد.
- در مورد احساسات خود صادق باشید اما زیادهروی نکنید
زمانی که از فردی مراقبت میکنید که مبتلا به بیماری سرطان میباشد احساساتی از قبیل ترس، اضطراب، عصبانیت و عدم اعتقاد، طبیعی میباشند، اما سعی کنید که احساسات خود را به طور خلاصه توضیح دهید بنابراین زیادهروی نکنید و موجب فشارهای روحی اضافی نشود.
- حمایت فعال را فراهم آورید
برای دوست یا اعضای خانواده که مبتلا به سرطان میباشند در سراسر طول درمانشان هر دو حمایت عاطفی و جسمانی را تامین کنید. برای کمک در کارهای مختلف به وی پیشنهاد دهید مانند بردن بچهها به مدرسه، خرید داروها و مواد غذایی و غیره
- نشان دادن حمایت با زبان بدن
در زمان برقراری ارتباط با بیمار حفظ تماس چشمی، گوش دادن با توجه را رعایت کنید. روی گشاده داشته باشید و صمیمانه وی را لمس کنید. از موقعیت و محیط اطراف خود برای برای واکنش نشان دادن و فراهم نمودن حمایت کمک بگیرید.
- در تغییر دنیا مصمم باشید
تشخیص بیماری سرطان، موجب تغییرات بسیاری میشود، تلاش کنید که عامل ثبات و حمایت برای فردی که مبتلا به بیماری سرطان میباشد، باشید. به فردی که شما از وی مراقبت میکنید در زمینه سازگاری با تغییرات جدید در روند زندگی عادی و روابط که کمک کنید دوست شما یا اعضای خانواده شما که مبتلا به بیماری سرطان میباشد را مطمئن سازید که شما آن جا هستید.
- قبل از نصیحت کردن، گوش کنید
نصیحت، ممکن است موجب فشار غیر ضروری روحی به بیمار شود.
- واژهها و کلمات خود را به دقت انتخاب کنید
برای اینکه بیمار متوجه همدلی و درک شما شود از عباراتی مانند: “من میدانم که شما چه چیزی را تحمل میکنید و من میدانم شما چه احساسی دارید …”. استفاده کنید.
- حقیقت تشخیص سرطان را انکار نکنید
تشخیص سرطان اغلب ترس و عدم امنیت را با خود به همراه دارد و باید بسیار جدی درک شود ولی نباید انکار شود.
- احساسات شخصی خود را کم تلقی نکنید
زمانی که فردی به شما نزدیک میباشد و به بیماری سرطان مبتلا میشود شما ممکن است به طور طبیعی از این موضوع رنج ببرید هم چنین ممکن است در مورد سالم بودن خودتان احساس گناه کنید. اگر شما دریافتید که سازگاری و دادن مراقبت طاقت فرسا و سخت میباشد با فردی که مورد اعتماد شما است مانند مشاور یا فرد روحانی صحبت کنید. اگر احساس شما برطرف نشد ممکن است شما از نظر عاطفی قادر نباشید تا حمایت را فراهم آورید.
- از نگرانی زیاد و افراطی اجتناب کنید
هر کسی بارها مرتکب اشتباه میشود گاهی اوقات شما ممکن است چیزهای اشتباه بگویید یا ممکن است چیزی را بگویید که به نظر صحیح میباشد اما در زمان نادرستی مطرح میشود. در هر موقعیتی خودتان باشید خودتان را بیش از حد در مورد اینکه آیا در موقعیتی به طور صحیح برخورد کرده اید یا نه درگیر نکنید.
- صحبت با همسر خود
حتی زوجهایی که ارتباطات آنها خوب بوده است ممکن صحبت در مورد سرطان برایشان مشکل باشد زیرا احساسات و عواطف شدید را درگیر میکند.
ارتباط خوب و صحبت به صورت باز و صادقانه مستلزم صحبت در مورد افکار، احساسات و ترسهایی با فردی که گوش میدهد و شما را حمایت میکند، میباشد. ارتباط خوب شامل نه فقط به اشتراک گذاشتن فکرهای فردی و شخصی و احساسات شما بلکه هم چنین گوش دادن به افکار و احساسات شریک شما و قبول آنها بدون قضاوت و سرزنش میباشد ارتباط خوب آسان نمیباشد اما افراد میتوانند یاد بگیرند و مهارتهای ارتباط خوب را تمرین کنند.
اگر مشکل است که با همسر خود صحبت کنید شما ممکن است بخواهید به گروه حمایتی ملحق شوید یا در جست و جوی کمک از مشاور حرفهای باشید. تشویق همسر خود برای توجه به گروه حمایتی را در نظر داشته باشید. مشاوره روانشناسی و زوج درمانی میتواند به شما برای جهتدهی مشکلاتتان با ارتباط و هدایت شما از طریق مکالمات مشکل کمک کند.
- شیوه برخورد خانواده با موضوع تشخیص بیماری فرد بسیار موثر است. ممکن است بیمار شما دچار ناامیدی از آینده شود. از انگیزههای مهم بیمار برای زندگی، یک فهرست تهیه کنید و تلاش او را جهت دستیابی به این اهداف ترغیب و تحریک کنید.
- همراهی یکی از اعضای خانواده بیمار در زمان اعلام تشخیص یکی از راهکارهاست که باعث تقویت احساس مورد حمایت بودن در بیمار میشود.
- در شرایط بحرانی که بیماران در دوره کنار آمدن با تشخیص بیماری، با آن روبرو هستند و البته طبیعی است، اعضای خانواده باید به کمک او بیایند، چون در آن شرایط بیماران امکان تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر را ندارند.
- آن گروه از همسران و اعضای خانواده، که در مرحله بیماری، فرد را به تداوم حمایتهای خود تا کسب سلامتی مجدد مطمئن میسازند، نقش قابل توجهی در موفقیت بیمار در طی کردن دوران بحرانی تشخیص دارند.
- اولین و شایعترین واکنش روانی بیماران نسبت به اطلاع از خبر تشخیص سرطان خود، شوک است. بیشتر بیماران، در این زمان، دچار کاهش ناگهانی و کوتاه مدت قدرت حواس خود مثل کاهش قدرت بینایی، شنوایی، حرکتی، خشکی دهان و احساس ضعف و … میشود. از این جهت، حضور یکی از اعضای خانواده در زمان اعلام خبر تشخیص توسط پزشک، ضروری است.
- بعضی از بیماران، بعد از شنیدن خبر ابتلا به سرطان، وارد دوره انکار میشوند. یعنی میگویند تشخیص صحت ندارد. در این موقعیت، حضور یک خانواده فعال و امیدوار، که به دنبال گزینههای درمانی مناسب بگردند، بسیار مفید است.
- بیمار، ممکن است دچار اضطراب شود و مرتب بیقراری و دلشوره پیدا کند. در اینجا باید دو برابر انرژی گذشته خود را صرف کنید و به او آرامش دهید.
- گاهی اوقات، ممکن است بیمار در فرایند درمان، تبحر و تجربه پزشک، و حتی حکمت الهی و احتمال موفقیت درمان و بسیاری مسائل دیگر را به چالش بکشد. با او مجادله نکنید و در عوض سعی کنید با کمک گرفتن از پزشک، روحانی و یا روانشناس، زمینه مناسب برای پاسخگویی به سوالات بیمار را فراهم کنید.
- خوشبختانه در اکثر بیماران، فشار ناشی از تشخیص و واکنشهای روانی مربوط به آن، معمولاً طی یک زمان کوتاه، خود به خود از بین میرود. اما گاهی اوقات، مواردی هم وجود دارند که یک یا چند واکنش، در بیمار باقی میماند. در این زمان، اطلاع یافتن پزشک معالج از این مسئله و مراجعه به روانشناس، ضروری است.
- پزشکانی که بیمار و خانواده وی را برای موقعیت شنیدن خبر تشخیص، آماده میکنند، در زمان دادن خبر، با صبر و آرامش و به گونهای امیدبخش با آنها صحبت میکنند و راههای درمان را به زبان ساده و قابل فهم بیان میکنند، در مدیریت بیمار موفقترند.
- از محل بستری، نام پزشک، پرستار و سایر اعضای گروه، اطلاع داشته باشید. دریافت اطلاعات لازم، درباره مراحل تشخیص و درمان و سیر پیشرفت بیماری، به شرط آنکه این اصل، در فوریتهای پزشکی، منجر به تاخیر درمان یا تهدید جانی بیمار نشود، از حقوق بیمار است.
- یکی از حقوق بیمار، دانستن عوارض احتمالی درمانها و نیز کاربرد سایر شیوههای درمانی در حد درک خود است. بیمار حق دارد در انتخاب شیوه درمانی خود، مشارکت داشته باشد. یک بیمار باید اطمینان داشته باشد که میتواند به پزشک معالج و اعضای اصلی تیم درمانی، در طول مدت بستری و انتقال و بعد از ترخیص، دسترسی داشته باشد.
- بیمار باید اگر سوال یا نگرانی دارد، از پزشک خود بپرسد و به مراقبتهایی که باید دریافت کند توجه داشته باشد. بیمار باید سعی کند درباره تشخیص، درمان و آزمایشهای مربوط به خود اطلاعات کامل را کسب کند و از نوع داروها و علل مصرف آنها باخبر شود.
- با خوشرویی از بیمارتان بخواهید تا احساسات و نگرانیهای خود را بیان کند.
- وقتی بیمار آمادگی صحبت کردن ندارد او را به این کار مجبور نکنید.
- با دقت به صحبتهای او گوش کنید و حرفش را قطع نکنید.
- در مواردی که بیمار از نگرانیها، غمها و یا مشکلاتش صحبت میکند سعی نکنید او را متقاعد کنید یا با او وارد بحث شوید. به یاد داشته باشید که این قبیل واکنشها در بیمار شما طبیعی است. برای کمک به بیمار در مواقع شدید، مسئله را با پزشک در میان بگذارید.
- با بیمار درباره راههایی که میتوانید از همدیگر حمایت کنید صحبت کنید.
- بهتر است صحبتتان را با بیمار با این عبارت آغاز کنید:
- موقعیت فعلی، شرایط خاصی برای هردوی ماست. اما تو تنها نیستی چون من اینجا هستم که به تو کمک کنم تا بر این موقعیت غلبه کنی و هرکاری که بتوانم برایت انجام خواهم داد.
- ممکن است که گاهی عملکرد درستی نداشته باشم یا بعضی وقتها ندانم که چه کاری باید انجام دهم اما بهترین کاری که در توانم باشد برایت انجام میدهم.
- سعی کنید از کارهایی که بیمار واقعا میتواند برای خودش انجام دهد فهرستی تهیه کنید و بیمار را به انجام آن تشویق کنید.
- بیمار را تشویق کنید تا درمورد مسائلی که از آن لذت میبرد صحبت کند، با این روش، صحبت با بیمار تنها به بیماری و درمان محدود نمیشود.
- به بیمار اجازه دهید که در تصمیمگیریهای خانواده هرچند ساده شرکت داشته باشد. مثلا از او بپرسید که بین دو نوع غذا، کدام را برای ناهار ترجیح میدهد.
- اگر بیمار در درمان همکاری لازم را ندارد و یا کارهایی را انجام میدهد که برای او مضرند، از دیگر اعضای خانواده که روی او تاثیر دارند کمک بگیرید.
- تمام شدن دوره اصلی درمان، به معنی قطع حمایت وی نیست. از نوع حمایتهایی که در این زمان برای بیمار لازم است اطلاعات بیشتری کسب کنید.
ممکن است شما نیز مانند بیمار، ناراحتی، غم، نگرانی و … را تجربی کنید. یادتان باشد که وقوع این احساسات در شما کاملاً طبیعی است اما این به معنای کم اهمیت تلقی کردن آنها نیست. پس این قبیل احساسات را در خود بپذیرید و در این مورد با دیگران صحبت کنید.
سرطان موضوعی است که همه از آن میهراسند. تشخیص این بیماری هرگز مورد استقبال قرار نمیگیرد و حتی بر والدین، مادربزرگها، خواهر و برادرها یا عزیزان دیگر تأثیرگذار است. چگونه میتوانید با کودکان صحبت کرده و آنها را برای این واقعه آماده کنید؟ گرچه این کار آسان نیست، اما آنها باید با آن مواجه شوند و فقط مطمئن شوید که لحظه مناسب را انتخاب کرده، در سطح درک آنها صحبت کرده و در این مورد صریح و صادق باشید.
یافتن زمان مناسب
لحظهای آرام را انتخاب کنید. برای صحبت کردن راجع به این موضوع با اهمیت، زمانی را که مزاحمتی ایجاد نشود تنظیم کنید. لحظهای را انتخاب کنید که در آن عجله نکنید و مکانی را انتخاب کنید که با حواس پرتی روبرو نشوید. سعی کنید لحظهای را پیدا کنید که احساس آرامش میکنید و کودک را بهتر آرام میکنید.
- حذف حواسپرتیهای احتمالی را در نظر بگیرید. برای این که صحبت شما قطع نشود، تلفن، اجاق گاز، ماشین لباسشویی و سایر دستگاهها را خاموش کنید و اگر حیوانی دارید آن را بیرون بگذارید.
- از مطرح كردن موضوع قبل از خواب یا یك رویداد مهم خودداری كنید، زمانی را كه بچهها میتوانند اطلاعات را به خوبی بدست آورند، هدف قرار دهید.
- سعی کنید یک فرد بزرگسال دیگر را نیز مانند شریک زندگی، یکی از اعضای خانواده یا حتی یک روانشناس یا پزشک در کنار خود داشته باشید. به این ترتیب، کودکان میدانند بزرگسالان دیگری نیز هستند که میتوانند با آنها صحبت کنند.
- به آنچه میخواهید از قبل بگویید فکر کنید و سعی کنید سوالات را پیشبینی کنید. پاسخها را در سطحی تنظیم کنید که کودکان بتوانند آن را درک کنند.
با بچهها جداگانه صحبت کنید. بهتر است که با کودکان یک به یک صحبت کنید و به صورت گروهی با آنها موضوع را در میان نگذارید. برای درک یک موضوع، ممکن است آنها با توجه به سن و سطح درک از هم جدا شوند. صحبت جداگانه با آنها به شما امکان میدهد اطلاعات را متناسب کنید و ببینید که آنها چگونه به آنها پاسخ میدهند. همچنین به کودک اجازه میدهد دور از دیگران و دور از حواسپرتی سوال کند.
- سعی کنید بفهمید کودک از قبل درباره سرطان چه می داند و کجا آن را یاد گرفته است. به عنوان مثال بپرسید: ”من میخواهم در مورد یک بیماری با تو صحبت کنم. آیا قبلاً در مورد سرطان چیزی شنیدهای؟”
صبور باشید و به سوالات پاسخ دهید. کودکان ممکن است از قبل کمی در مورد سرطان بدانند یا اینکه اصلاً چیزی نمیدانند. به همین ترتیب، ممکن است سوالات زیادی داشته باشند یا ناراحت و گوشهگیر شوند. خود را برای یکسری واکنشها آماده کنید، اما سعی کنید مکالمه را باز نگه دارید و صادقانه به هر سوالی پاسخ دهید.
- ممکن است نیاز باشد بارها و بارها اطلاعات را برای کودک تکرار کنید. همچنین بررسی کنید تا مطمئن شوید کودک متوجه شده است شما چه میگویید.
- به یاد داشته باشید، اگر همه پاسخها را نمیدانستید اشکالی ندارد، بنابراین اگر در مورد چیزی مطمئن نیستید، از گفتن “من نمیدانم” یا “بیا با هم درمورد این موضوع یاد بگیریم” نترسید.
- صریح باشید و به کودک نشان دهید که مایلید با او در مورد سرطان صحبت کنید. به این ترتیب، آنها بیماری را یک موضوع تابو نخواهند دید.
گفتگو با کودک کوچک
سرطان را به زبان ساده توضیح دهید. یک کودک کوچک ممکن است به شما نیاز داشته باشد تا سرطان را با اصطلاحات پیش پا افتاده توضیح دهید. این به معنای ساده سازی بیش از حد موضوعات به جای انتخاب کلمات مناسب و دادن اطلاعات مناسب نیست. به آنچه میخواهید بگویید و کلماتی که استفاده کنید فکر کنید، به عنوان مثال، شما احتمالاً میخواهید به جای “شیمیدرمانی” و یا “انکولوژیست” کلمات آسانتری مانند “دارو” یا “دکتر” را انتخاب کنید.
- کودک کمتر از 8 سال میتواند درک کند که بدن قسمتهای زیادی دارد. میتوانید به آنها بگویید که هر از گاهی در یکی از این قسمتها مشکلی پیش میآید و آن طور که باید کار کند، نمیکند و این طبیعی نیست.
- بگویید که بخشی از بدن ممکن است، تومور یا توده ایجاد میکند. این توده میتواند به سایر قسمتهای بدن گسترش یابد، بنابراین باید خارج شود یا رشد آن متوقف شود. این همان کاری است که پزشکان انجام خواهند داد.
- کودکان بالای 8 سال ممکن است بتوانند بحث پیچیدهتری را درک کنند و بخواهند تصاویر سلولهای سرطانی را ببینند یا در مورد درمان مطالعه کنند. همچنین میتوانید نام نوع سرطان را به آنها بگویید، چه بخشی از بدن را تحت تأثیر قرار میدهد و اینکه چگونه سرطانهای مختلف به درمانهای مختلفی نیاز دارند.
باز هم با اصطلاحات پایه توضیح دهید چه اتفاقی خواهد افتاد. توضیح سرطان تنها بخشی از مکالمه است. به احتمال زیاد کودکان میخواهند بدانند چه اتفاقی خواهد افتاد، بنابراین، دوباره لازم است که شما در مورد درمان سرطان در سطح پیش پا افتاده توضیح دهید. بچههای کوچکتر مصرف دارو را درک میکنند ولی درک و پذیرش جراحی یا پرتودرمانی ممکن است سختتر باشد.
- از کودکان بپرسید که آنها چه میدانند، یعنی “آیا میدانی شیمیدرمانی چیست؟” یا “آیا میدانی رادیوتراپی چیست؟”
- این ایده اساسی را دنبال کنید که سرطان به عنوان تودهای که بخشی از بدن را از کار باز میدارد، باید متوقف شود. این بیماری میتواند در سایر اعضای بدن گسترش داده شود و به آنها صدمه بزند. پزشکان میتوانند با دارو، پرتوهای انرژی یا با بیرون آوردن توده آن را متوقف کنند.
- عوارض جانبی احتمالی ناشی از درمان را توضیح دهید. کودکان ممکن است ریختن مو یا کاهش وزن، خستگی یا حالت تهوع را نشانهای از بدتر شدن بیماری بدانند. به آنها بگویید که درمان ممکن است باعث این موارد شود و به این معنی نیست که سرطان بدتر میشود.
- به کودک اجازه دهید در صورت امکان به جلسات درمانی برای تماشا و تعامل برود. این ممکن است به بهتر درک کردن روند درمان کمک کند.
به کودک اطمینان دهید. کودکان کوچکتر احتمالاً در مورد بیماری و سایر نگرانیها نیاز دارند که به اطمینان خاطر برسند. مهمترین چیز این است که آنها بدانند که به آنها عشق ورزیده میشود و کسی بدون توجه به این که چه اتفاقی خواهد افتاد مراقب آنها خواهد بود. با این حال، آماده باشید تا برخی از نگرانیهای خاص و مهم را برطرف کنید.
- بچهها “فکر جادویی” میکنند و ممکن است از اینکه به نوعی باعث سرطان شدهاند ، هراس داشته باشند. به آنها اطمینان دهید که هیچ کار اشتباهی نکردهاند. برای مثال بگویید، “پزشکان میگویند هیچ کس نمیتواند باعث سرطان شخص دیگری شود. فقط بعضی اوقات اتفاق میافتد.”
- همچنین مطلع باشید که سرطان مسری نیست. نه کودک و نه والدین یا عزیز دیگر سرطان نخواهند گرفت. در آغوش گرفتن، بوسیدن، یا به آغوش کشیدن شخصی که سرطان دارد اشکالی ندارد.
- سعی کنید در عین صداقت خوشبین باشید. به طور مثال بگویید، “ممکن است مردم در اثر سرطان مشکلاتی پیدا کنند. اما اکنون روشهای زیادی برای درمان سرطان میدانیم. مردم میتوانند با آن زندگی کنند تا اینکه در مقابل آن شکست بخورند.”
گفتگو با نوجوان
در مورد این بیماری دقیقتر صحبت کنید. موارد را با اصطلاحات مناسب سن بیان کنید و به آنها بگویید که میتوانند در مورد هر سوالی با شما صحبت کنند. بیشتر نوجوانان میدانند سرطان چیست. اما ممکن است در مورد نوع خاص سرطان، محل وقوع و پیشآگهی آن کنجکاو باشند.
- هنگام صحبت با نوجوانان از اصطلاحات واقعیتر و خاص استفاده کنید. بیماری را نام ببرید، مانند سرطان پستان، سرطان خون، سرطان روده بزرگ یا سارکوما.
- درمورد بخشی از بدن که تحت تأثیر قرار گرفته است، چگونگی پیشرفت سرطان، انواع علائمی که ایجاد میکند و پیشآگهی نهایی نیز بسیار اختصاصی صحبت کنید.
- بیش از همه در مورد تشخیص صادق باشید. نوجوانان میتوانند تشخیص دهند که چیزی را از آنها پنهان میکنید و به اعتمادی که آنها به شما دارند آسیب نرسانید.
- نوجوان را به اطلاعات بیشتر مانند جزوه یا کتاب متصل کنید. همچنین ممکن است کتابهایی را که به طور خاص برای نوجوانانی که به سرطان علاقهمند هستند نوشته شده است امتحان کنید.
جزئیات بیشتری در مورد درمان ارائه دهید. ممکن است نوجوانان بخواهند درباره دوره درمان اطلاعات بیشتری کسب کنند. نیاز به صرفهجویی در جزئیات نیست و در حقیقت، بهتر است درمورد آنچه در زمینه درمان شامل میشود، صریح و صادق باشید. حتماً درباره روشهایی که پزشک مانند جراحی ، شیمیدرمانی یا پرتودرمانی در نظر گرفته است و همچنین عوارض جانبی احتمالی به آنها بگویید.
- با جلسات منظم خانوادگی، به نوجوان اطلاع دهید که او را در جریان روند درمان قرار خواهید داد.
- همچنین ممکن است نوجوانان تمایل داشته باشند یا قادر به پذیرش مسئولیت بیشتری در طول درمان سرطان، باشند. به آنها بگویید که چگونه میتوانند کمک کنند یا وظایف آنها چگونه تغییر میکند.
درباره چگونگی تاثیر بر زندگی آنها صحبت کنید. نوجوانان ممکن است در رابطه با اخبار سرطان دچار اندوه شوند. آنها همچنین ممکن است واکنشهایی به ظاهر نامناسب مانند عصبانیت، خجالت، یا دور بودن از خود نشان دهند. این به این دلیل نیست که آنها اهمیتی نمیدهند بلکه این مورد به دلیل مرحله رشد عاطفی خودشان است. واکنش نوجوان شما هر چه باشد، سعی کنید خطوط ارتباطی را باز نگه دارید. صبور باشید و آماده پاسخگویی به سوالات مربوط به آینده نیز باشید.
- نوجوانان در مورد سرطان اطلاعات خواهند داشت و ممکن است در مورد مرگ سوال کنند. اگر پیشآگهی جدی است سعی کنید صادق باشید و از روانشناس کمک بگیرید. با این حال، اگر شرایط به وجود بیاید، میتوانید امیدواری به آنها القا کنید، یعنی “سرطان قابل درمان است و ما همه کارهایی را که برای بهبودی لازم است انجام خواهیم داد.” یا “ما نمیدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد. اما، پزشکان فکر میکنند شانس زنده ماندن زیاد است.”
- نوجوانان در حال بزرگ شدن هستند آنها مانند سایر بچهها به فضا و احساس عادی بودن، حتی اگر در خانه کمک کنند، احتیاج دارند. به نوجوانان اجازه دهید بدانند که هنوز هم باید روی کارهای مدرسه تمرکز کنند، دوستان خود را ببینند و در خارج از خانه زندگی را تجربه کنند.