مدیریت بیماری
مقابله با سرطان
شما در طول بیماری خود، احتمالاً با احساسات گوناگونی مواجه بودهاید. شاید این احساسات را در دورههای دیگری از زندگی خود نیز تجربه کردهاید و حال شدیدتر شدهاند. هیچ روش درست یا غلطی در احساس کردن وجود ندارد. هر کاری که برایتان سادهتر و مفیدتر است را انتخاب کنید.
ممکن است تمامی احساساتی که در زیر عنوان شده یا تنها برخی از آنها برایتان پیش آمده باشد شاید در زمانهای مختلفی آنها را تجربه کنید و بعضی روزها بهتر از روزهای دیگر باشید. خوب است بدانید که بیماران دیگر نیز با همین احساسات درگیر هستند. شاید مطالعۀ «روشهای کنار آمدن» برایتان مفید باشد.
ممکن است این افکار به سراغ شما بیاید: دائم به کارهایی فکر میکنم که میتوانستم برای کاهش رشد سرطان انجام دهم. شاید باید زودتر به پزشـک مراجعه میکردم، شاید نباید مواد قندی میخوردم، شاید باید این کار یا آن کار را میکردم.
معمولاً مبتلایان به سرطان به دنبال نقش خود در ایجاد بیماری هستند. آنها ممکن است خود یا كارهایی را که در زندگی کردهاند، مورد سرزنش قرار دهند، یا بیاثر بودن درمان را ناشی از خودشان میدانند و به همین جهت خود را ملامت میکنند. شاید از این که علائمی را نادیده گرفتهاند و دیر به پزشک مراجعه کردهاند احساس گناه کنند. برخی دیگر میترسند که شاید دستورهای پزشک را به طور صحیح انجام ندادهاند.
باید همواره بهخاطر داشته باشید این درمان است که شکست خورده است. شما شکست نخوردهاید. ما هنوز نمیدانیم چرا بعضیها به سرطان مبتلا میشوند و بعضی دیگر نمیشوند. به هر حال احساس گناه کمکی نمیتواند بکند و حتی ممکن است مانع از انجام عمل صحیح و برخورداری از درمان لازم شود. بنابراین لازم است:
- سعی کنید اشتباهاتی را که فکر میکنید انجام دادهاید، رها کنید.
- بر چیزهایی تمرکز کنید که ارزش صرف وقت و انرژی شما را داشته باشد.
- خودتان را ببخشید.
شاید بخواهید این احساسات را با عزیزانتان در میان بگذارید. بعضیها خود را بهخاطر ناراحت کردن عزیزانشان، سرزنش میکنند. برخی دیگر فکر میکنند باری بر دوش خانواده هستند. اگر شما هم چنین حسی دارید، شاید با خواندن این مطلب به آرامش برسید.
بسیاری از اعضای خانوادهها مراقبت از کسی را که دوستش دارند افتخاری برای خود میدانند. گروهی دیگر فکر میکنند این دوره فرصتی است برای تقسیم تجربهها و نزدیکتر شدن به یکدیگر. به عقیدۀ بعضی دیگر، مراقبت از فردی دیگر موجب میشود زندگی را جدیتر بگیرند و اولویتهای خود را مورد بررسی مجدد قرار دهند.
ممکن است احساس کنید نمیتوانید به طور شفاف و واضح در مورد این مسائل با عزیزان خود حرف بزنید. در این صورت شاید مشاوره با گروههای پشتیابی مفید باشد. اگر میخواهید با کسی صحبت کنید، این مسئله را با گروه درمانی خود در میان بگذارید.
- امید
با اینکه مبتلا به سرطان هستید، میتوانید باز هم امیدوار باشید. در این شرایط تنها آنچه بدان امید دارید تغییر میکند. اگر امیدی به بهبودی نیست، میتوانید به چیزهای دیگری مثل آسایش، آرامش، پذیرش و لذت، امیدوار باشید. امید، خود موجب ایجاد حس بهتری در شما میگردد.
برای ایجاد امید، باید روزانه، هدفهایی را در نظر بگیرید. برای اینکه به سرطان فکر نکنید، برنامهای برای خود تدارک ببینید. در زیر توصیههایی از جانب مبتلایان به سرطان پیشرفته ارائه شده است:
- برای روزهای خود، همانند گذشته برنامهریزی کنید.
- بیماری سرطان نباید شما را از انجام کارهایی که دوست دارید باز دارد.
- چیزهای کوچکی برای سرگرم شدن پیدا کنید.
میتوانید تاریخها و مناسبتهایی را مایه امید خود بسازید. خود را محدود نکنید. در عینحال که از وضعیت خود آگاه هستید، دنبال دلایلی برای امید باشید.
این جمله را در ذهن خود نهادینه کنید: فکر میکنم مهم این است که هر روز را به بهترین وجه زندگی کنم و با خانواده و دوستان ارتباطی آرامبخش و پرمحبت برقرار کنم.
- قدرت درونی
بیماران مبتلا به سرطان، قدرتی در خود مییابند که انتظارش را نداشتند. شاید اولین بار که پزشک به شما گفت بیماریتان سرطان دارید، به شدت ناراحت شده باشید و دیگر مانند گذشته نتوانید با این مسئله کنار بیایید.
از آن به بعد میتوانید قدرتی روانی و جسمی در خود بیابید که از وجود آن خبر نداشتید. برانگیختن این نیروی درونی میتواند جانی دوباره به شما ببخشد.
برخی بیماران سعی میکنند به جای گذشته و آینده، بر زمان حال تكیه کنند. آنها روزهای خود را به روش جدیدی میگذرانند و میدانند که شاید نتوانند زندگی روزمرۀ گذشته را دنبال کنند. عدهای دیگر ترجیح دادهاند برنامهریزی کرده و هدفهایی را برای خود تعیین كنند. با برنامهریزی درباره جاهایی که میخواهند بروند و کارهایی که میخواهند بکنند، زندگی پیش رویشان پرامید خواهد شد. بعضی از بیماران نیز بیشتر بر روابط خود با نزدیکان توجه دارند. قدرت درونی، در افراد متفاوت است. بنابراین به چیزهایی که برایتان مهم است توجه کنید. بهمنظور برانگیختن این نیروی درونی، به بخشهای دیگر این مقاله مراجعه کنید.
این جمله را در ذهن خود نهادینه کنید: میخواهم تا جایی که میتوانم خودم کارهایم را انجام دهم و زندگی کنم. وقتی میتوانم کاری انجام دهم، دلیلی برای ناامیدی ندارم.
مواجهه با چیزی که نمیشناسید، بسیار دشوار است. گاهی ممکن است از این که کنترل زندگیتان را از دست میدهید، دچار ترس شوید. شاید از وابسته شدن به دیگران بترسید یا از مردن.
اگر با این ترسها دست و پنجه نرم میکنید، بهخاطر داشته باشید که بسیاری از بیماران دیگر نیز با همین ترسها مواجه هستند. برخی از آنچه ممکن است برای عزیزانشان پیش آید. میترسند. بعضی دیگران نگرانی مالی دارند. بسیاری از اینکه دچار درد و مشکلات بیماری شوند، نگرانند. تمامی این ترسها، امری طبیعی است.
گاهی، بیماران یا اعضای خانواده آنها نگران این هستند که ترسهایشان، سرطان را تشدید کند. این تفکر اشتباه است. فکر کردن به بدتر شدن بیماری یا مردن، بر تشدید بیماری شما تأثیری ندارد، ولی مثبت بودن، مفید است. ابراز احساسات و عدم سرکوب آنها، برای سلامت شما، خوب است.
توصیهها:
- از آنچه ممکن است روی دهد مطلع باشید. در مورد بیماری خود و روشهای درمانی اطلاعات کسب کنید.
- به امور خود رسیدگی کنید. اگر تاکنون این کار را نکردهاید. مطمئن شوید که اسناد قانونیتان، منظم است. بدین ترتیب دیگر نگران آنها نخواهید بود.
- سعی کنید احساسات خود را ابراز كنید. در صورت امکان با فردی مورد اعتماد صحبت کنید. اگر ترس بر شما مستولی شده است، به یاد بیاورید که دیگران نیز در چنین شرایطی بودهاند و درخواست کمک، هیچ اشکالی ندارد.
- جشن گرفتن زندگی
ابتلا به سرطان پیشرفته اغلب این فرصت را به بیمار میدهد که زندگی خود را مرور کند، و نقشهای مختلفی را که در زندگی ایفا کرده است بررسی كند. آنها به معنای پیشین و كنونی مسائل مختلف در زندگی خود میاندیشند. بعضیها، چیزهایی که برایشان با ارزش است را جمع کرده و به عزیزان خود میدهند و گروهی نیز خاطرات و برنامههای خود را با دیگران در میان میگذارند.
تمامی این کارها، «میراثسازی» برای خود نامیده میشود. این میراث هر چیزی میتواند باشد. خود را محدود نکنید! میتوانید این کار را بهتنهایی یا کمک نزدیکان خود انجام دهید. در زیر برخی روشهایی که دیگران زندگی خود را جشن گرفتهاند ذکر شده است:
- تهیه فیلمی از خاطرات به یاد ماندنی.
- تهیه آلبوم عکس خانوادگی.
- تهیه شجرهنامة خانواده یا تاریخچه خانوادگی.
- تهیه گزارشی از احساسات یا تجربههای روزانه خود.
- تهیه آلبوم بریده جراید.
- نوشتن یادداشت یا نامه برای عزیزان و فرزندان.
- خواندن یا نوشتن شعر.
- خلق آثار هنری، بافندگی یا ساختن زیورآلات.
- دادن اشیاء پرمعنی یا یادگاری به عزیزان.
- نوشتن یا ثبت داستانهای جالب یا پرمفهوم از گذشته خود.
- درست کردن باغچه.
- تهیه لوح فشرده یا نواری از آهنگهای مورد علاقه.
- جمعآوری طرز پخت غذاهای مورد علاقه و تبدیل آن به یک جزوه آشپزی.
شما هر کاری که برایتان لذتبخش و پرمعنی باشد انجام دهید. بـرخی مبتلایان به سرطان دست به تهیۀ «وصیتنامه اخلاقی» میزنند. این وصیتنامه را خودتان مینویسید و با عزیزانتان در میان میگذارید. بسیاری از وصیتنامههای اخلاقی حاوی افکار فرد در مورد ارزشهای خود، خاطرات و امیدها است. آنها ممکن است درسهایی که در زندگی فرا گرفتهاند یا موارد پرمعنای دیگری را نیز در این وصیتنامه ذکر کنند. در این وصیتنامه میتوانید هر چیزی را به هرگونهای که میخواهید بنویسید.
شوخ طبعی راه قوی برای سازگاری با احساسات شدید ناشی از سرطان میباشد. اما متخصصان چه میگویند؟
آیا خنده واقعا بهترین داور است؟ تعدادی از مطالعات علمی ارتباط مثبت بین خنده و اثرات مفید آن را بر روی بدن یافتهاند. به طور مثال خنده ممکن است درد را کاهش دهد.
عملکرد عروق خونی را بهبود بخشد، مواد شیمیایی را آزاد نماید که با شل کردن ماهیچهها باعث ایجاد احساس رضایت شود و سیستم ایمنی را تحریک میکند خنده هم چنین به نظر میرسد اثرات مثبتی بر روی ذهن دارد و ممکن است حافظه و توانایی حل مشکل را بهبود بخشد و خلاقیت را تحریک میکند شاید بیشترین فایده خنده بر روی فکر و بهبود خلق و احساسات خوب میباشد. خنده میتواند احساسی از آینده نگری را از زمانی که شما با چالشهای حاضر روبرو میشوید را فراهم آورد به آزاد سازی احساسات درونی و هم چنین به کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش عزت نفس انرژی، آرامش و امید کمک نماید.
در حقیقت ناراحت کننده این است که بسیاری از مردم وقتی که فردی را میبینند که در مورد مراقبت از سرطان تحت تاثیر قرار گرفته است نمیدانند که چه باید بگویند یا چگونه عمل کنند.
خنده اغلب تنش را کم میکند و به دوستان و خانواده اجازه میدهند که بیش تر تشویق کنند و حامی باشند و به ایجاد احساس امنیت بین افراد، بهبود روابط و پایهریزی برای موضوعات جدیدی در آینده کمک میکند. البته شما همیشه احساس خنده و شوخ طبعی نخواهید داشت. اما به خودتان اجازه دهید که بخندید. بنابراین وقتی که احساس راحتی میکنید شوخ طبعی را در آغوش بگیرید و به افرادی که در اطراف شما هستند اجازه دهید که با شما بگویند و بخندد و احساس راحتی کنند.
همیشه دلیلی را برای خنده بیابید این ممکن است به سالهای زندگی شما اضافه نکند اما مطمئن باشید که زندگی را به سالهای عمر شما اضافه میکند.
خندیدن موجب آرامش میشود. حتی یک لبخند میتواند با افکار تنشزا مبارزه کند. راهکارهای زیر را بکار ببندید:
- از کارهای بامزهای که بچهها و حیوانات خانگی میکنند لذت ببرید.
- فیلمها یا نمایشهای خندهدار تماشا کنید.
- کتاب طنز یا طنزهای اینترنتی بخوانید. اگر کامپیوتر ندارید، از کامپیوتر کتابخانهها استفاده کنید. میتوانید از دوستی بخواهید از آنها برایتان پرینت بگیرد.
- به نوارهای طنز گوش دهید.
- بخشهای فکاهی روزنامه یا کاریکاتورها و نقل و قولهای طنز را بخوانید.
- در کتابخانه یا کتابفروشی، بهدنبال کتابهای طنز باشید.
- دریافت حمایت
احساسات شما مثل همیشه میآیند و میروند. بنابراین میتوانید به یك راهکار برای برخورد با آنها دست پیدا کنید.
پیش از هرچیز بدانید تنها نیستید. بسیاری در شرایط شما بودهاند. برخی تصمیم گرفتهاند بر خانواده و دوستان تکیه کنند و بعضی دیگر به گروههای حمایتی پیوستهاند. آنها در گروههای حمایتی با كسانی که در شرایط آنها به سر میبرند، صحبت میکنند. شما میتوانید به گروه حمایتی اینترنتی بپیوندید و از خانه خود با دیگران حرف بزنید.
اگر تمایلی به گروههای حمایتی ندارید، متخصصین فراوانی برای کمک در این زمینه وجود دارند. این افراد شامل مددکاران اجتماعی سرطانشناس، روانشناس هستند.
برای بسیاری از مردم، ایمان به خداوند، پشتیبان بزرگی است. آنها ممکن است آسایشی را که نیاز دارند در همراهی با افراد مختلف گروه مذهبی خود جستوجو کنند. گاهی صحبت کردن با فردی روحانی برای آنها بسیار کمککننده است.
- مدیریت تنهایی
ممکن است شما، حتی اگر اطرافیانتان در کنارتان باشند، احساس تنهایی کنید. شاید حس کنید هیچ کس وضعیت شما را درک نمیکند. با پیشرفت سرطان، خانواده، دوستان یا همکاران خود را کمتر ملاقات میکنید. بنابراین شاید تنهاتر از آن شوید که فكر میكردید.
گاهی بعضیها خود را از شما دور نگه میدارند چون نمیتوانند با بیماری شما كنار بیایند. این مسئله ممکن است باعث بروز حس تنهایی در شما گردد.
با اینكه برخی روزها ممکن است سختتر از روزهای دیگر باشد، فراموش نکنید که تنها نیستید. به انجام کارهایی که همیشه میکردید. به بهترین نحوی که میتوانید ادامه دهید. اگر میخواهید به دیگران بگویید تنها ماندن را دوست ندارید. به آنها بگویید که میخواهید به دیدنتان بیایند.
به احتمال زیاد، عزیزان شما نیز احساساتی مشابه شما را تجربه میکنند. آنها نیز اگر نتوانند با شما صحبت کنند، حس میکنند از شما دور شدهاند. شاید بخواهید به گروهی حمایتی بپیوندید و با کسانی صحبت کنید که احساساتشان را با یکدیگر در میان میگذارند.
در اینجا به برخی از پیشنهادات که ممکن است به شما کمک کند اگر شما برای شروع روابط جدید مشکل دارید و یا نگران آشنایی هستید اشاره شده است:
- سعی کنید فعالیتهای جدید مانند رفتن به باشگاه یا یک کلاس را شروع کنید. این فعالیتها کمک خواهند کرد که راحتتر با افراد ارتباط برقرار کنید و پاسخ افراد را متوجه شوید، به خصوص اگر شما علائم جسمی ناشی از سرطان، از جمله ریزش مو و یا زخم دارید.
- لیستی از ویژگیهای مثبت خود فراهم کنید تا شریک خوبی انتخاب کنید.
- اگر شما نگران طرد شدن هستید، تمرین کنید که شما ممکن است چه بگویید و چگونه وضعیت را مدیریت میکنید.
- با بازماندگان سرطانی که روابط جدید را شروع کردهاند برای گرفتن حمایت و مشاوره صحبت کنید.
شک به بیمار بودن، در پیدا کردن یک راه حل مناسب و به هنگام به شما کمک میکند. از روبروشدن با واقعیت نترسید. آگاهی از خبر بیماری سرطان خود یک تجربه دشوار است، اما به یاد داشته باشیم که در هر موقعیت دشوار امکان کنترل وجود دارد.
انکار بیماری، عصبانی بودن از بیماری، گریه و بیقراری و اضطراب و واکنشهای اولیه به شنیدن خبر بیماری و … طبیعی است، اما دریافت حمایتهای روانی از دوستان و خانواده و پزشکان و تیم درمان، میتواند بیمار را در مسیر مبارزه با بیماری کمک حال باشد.
- به خاطر بسپارید که آمار نجاتیافتگان از سرطان، تنها یکسری عدد است. اعدادی که برای اکثر ما بیاهمیت هستند، ولی تعداد روزهای خوش، شبهای راحت و ساعات لذت و خوشحالی، برای ما مهم هستند. زندگی خود را به بهترین نحوی که میتوانید بگذرانید.
- مثبت اندیشی و الگوگیری از بیمارانی که با موفقیت این مسیر درمان را پشت سر گذاشتهاند، راه موفقیت و پیروزی را هموار میکند.
- از هیجانات ناشی از عمل جراحی با همسرتان سخن بگویید. اگر به دلایلی مانند احساس کاهش جذابیت برای همسر و یا از دست دادن حساسیت پستان در زمان ارتباط جنسی، سلامت جنسی خود و همسرتان را در خطر میبیند، این موارد را هم با وی در میان بگذارید.
- بیماران، خوب است که به انجام کارهایی بپردازند که سبب میشود، احساس بهتری داشته باشند. از مواد غذایی مناسب استفاده کنند. ورزش، مدیتیشن، یوگا، ریلکسیشن اقدام دیگری هستند که در ایجاد احساس بهتر در آنها بسیار موثرند. سعی کنید با شرکت در فعالیتهای گروهی حس زندگی را در بیماران تقویت کنید.
- درباره احساستان با خانواده صحبت کنید.
- زمانی که احساس بدی به شما دست میدهد، خودتان یا دیگران را سرزنش نکنید، بلکه توجهتان به آینده باشد و درباره آن صحبت کنید.
- از گروههای حمایتی، گروههای روان درمانی کمک بگیرید.
- هر روز به طور منظم، ریلکسیشن یا مدیتیشن یا یوگا انجام دهید.
- با خانواده و اطرافیانی که از شما مراقبت میکنند، بررسی کنید که چگونه میتوانید از هم حمایت کنید.
- اگر احساس دلشوره و نگرانی دارید، مصرف مواد کافئیندار را به حداقل برسانید.
- در طی دوره درمان از خودتان انتظارات واقعی داشته باشید مثلاً انتظار نداشته باشید که همه کارها را با همان سرعت و ظرافت گذشته انجام دهید.
- ممکن است بتوانید فعالیتهای روزمره خود را هر چند دشوارتر از قبل، ادامه دهید. فقط بهخاطر بسپارید انرژی خود را صرف انجام كارهایی کنید که واقعاً دوست دارید. برنامه روزانهتان نباید سنگین باشد. سعی کنید کارهایتان را در ساعات مختلف روز پخش کنید.
- هر روز حداقل یک ساعت با دیگران تعامل کنید.
- کسی را برای صحبتهای خودمانی و محرمانه خود درنظر بگیرید و با او صحبت کنید.
- درفعالیتهایی که حال شما را بهتر میکند شرکت کنید. فیلمهای خندهدار ببینید و با دوستانتان لطیفه مبادله کنید و با کسانی که دیدنشان شما را شاد میکند، ارتباط داشته باشید.
- تغذیه و استراحت خوب را فراموش نکنید.
- اجازه بدهید اقوام و خویشان به شما کمک کنند.
- از مصرف مواد دخانی مثل سیگار و الکل و قلیان و … به شدت پرهیز کنید.
- به طور منظم ورزش کنید و حتی در روزهای دریافت درمان هم روزانه نیم ساعت پیادهروی کنید.
- اگر ورزش روزانه به صورت یکباره برایتان دشوار است، آن را در دو یا سه مرحله انجام دهید.
- اصرار نداشته باشید که همه کارها را خودتان به تنهایی انجام دهید. از سایر اعضای خانواده و دوستان برای مراقبت از بیمار کمک بگیرید. سعی کنید در این مواقع استفاده از کلمه (من) بجای (تو) برای جلب توجه دیگران بسیار کارساز است. به عنوان مثال به جای (تو اصلاً به من کمک نمیکنی) بگویید (من به استراحت کوتاهی نیاز دارم).
- به جای مطرح کردن دلخوریهای گذشته، روی مسائل فعلی تمرکز کنید.
- در اوقات فراغت بوجود آمده، تفریح را فراموش نکنید و زمانهایی را برای گردش با دوستان در نظر بگیرید.
- از خدمات روانشناسی استفاده کنید.
- ممکن است ترجیح دهید وقت بیشتری را صرف خود کنید. شاید بخواهید بر تجربهها و روابط خود تعمق کنید. نوشتن یا مطالعه نیز میتواند در کشف معنا و رسیدن به آرامش مفید باشد.
- مهارتهای معنوی خود را تقویت کنید. بسیاری، دعا، مراقبه یا گفتوگو با دیگران را در کنار آمدن با شرایط و کشف معنای زندگی خود مفید دانستهاند.
سرطان میتواند یک سفر معنوی باشد از راهبردهای زیر در طول سفر استفاده کرده و مرتب آنها را با خود تکرار کنید:
- نیایش: هر روز، هر ساعت و هر لحظه با خدایم ارتباطی عاشقانه برقرار کنم.
- توکل: هر روز، هر ساعت و هر لحظه اعتماد کردن به خدایم را تمرین کنم.
- هرروز، هر ساعت و هر لحظه، پا به پای سختیها و مشکلات رفتن در مسیر زندگیام را تمرین کنم.
- هرروز، هر ساعت و هر لحظه قدردانی از موهبتهای الهی و محبتهای انسانی را تمرین کنم.
- طلب بخشش و عفو: هر روز، هر ساعت و هر لحظه، احترام به حقوق دیگران را تمرین کنم.
- عشق: هر روز، هرساعت و هرلحظه، دوست داشتن تمام هستی را تمرین کنم.
- نوع دوستی: هر روز، هر ساعت و هر لحظه، یاری رساندن مادی یا معنوی به همنوعان خود را تمرین کنم.
- مراقبه: هر روز، مراقبه را تمرین کنم.
نگرش ذهنی مثبت، کلید اصلی وضعیت سلامتی بهتر و مقابله با بیماری سرطان است. غلبه بر سرطان با قبول مسئولیت وضعیت روانی، وضع زندگی، شرایط جاری و سلامت خود شروع میشود. بارها و بارها ثابت شده است که افکار و احساسات روزانه تا حد زیادی بر میزان سلامت و کیفیت زندگی تأثیر میگذارد.
زندگی پر از وقایع و رویدادهای پیچیدهای است که خارج از کنترل ما هستند و در واقع چیزی که بر آن کنترل داریم احساسات و واکنشهایمان است. ما میتوانیم به جای واکنش منفی به موقعیتها، واکنش مثبت داشته باشیم. طرز فکر ما در تعیین دیدگاه و پاسخهای ما به چالشهای زندگیمان تأثیر زیادی دارد و اگر یاد بگیریم به جای نگرش منفی و بدبینانه، مثبت فکر کنیم، زندگی شادتر، سالمتر و موفقتری خواهیم داشت.
بسیاری افراد هستند که معتقدند گفتن این حرفها سادهتر از عمل کردن به آنها است. باز هم تکرار میکنیم، همیشه امکان انتخاب را داریم. میتوانیم شادابی یا غمگینی، پاسخ مثبت یا واکنش منفی به رویدادها و نگرش مثبت یا منفی به زندگی را انتخاب کنیم.
همیشه به یاد داشته باشید پاسخ یا واکنش مثبت، همواره بر واکنش منفی غلبه میکند. انتخاب مثبتاندیشی به صورت یک باره اتفاق نمیافتد. این فرآیندی تدریجی است و تغییرات جزئی گام به گام ایجاد میشوند.
ده گام برای نگرش مثبت
در زیر ده گام ساده برای ایجاد و حفظ نگرش مثبت به زندگی بیان میشود. اینها را میتوان برای بهبود سلامت، رفاه و رضایت خاطر به سادگی در زندگی روزمره وارد کرد.
- خوشبین باشید.
نخستین گام برای ایجاد نگرش مثبتتر به زندگی، خوشبین بودن به جای بدبین بودن است. ما انسانها به طور طبیعی خوشبین هستیم. نگرش خوشبینی به زندگی، ما را در رسیدن به اهدافمان موفق کرده، سطح سلامت و نشاط را بالاتر برده و مانع بروز بیماری میشود. خوشبینی عاملی حیاتی در نبرد بر علیه سرطان و بیماریهای دیگر است.
نخستین راه برای شروع خوشبینی، آگاهی از الگوهای گفتار است. ببینید میتوانید یک روز تمام را بدون گفتن چیزی منفی یا اهانت آمیز بگذرانید. ما هر روز درگیر گفتگو در خانه، محل کار و اجتماع هستیم. نه تنها آگاهی از گفتگوی درونی خودمان اهمیت دارد، بلکه آگاه بودن از چیزی که به دیگران میگوییم نیز مهم است. گفتگوهای روزانه بر زندگی، تصور از خود، روابط و نگرش ذهنی ما هم تأثیر میگذارد. هر نوع صحبت یا فکر، اثری از خود بر روی ذهن ناخودآگاه ما به جای گذاشته و در نهایت به رضایت خاطر یا عدم رضایت از رویاهای زندگی منجر میشود.
بدانید چه میگویید و سعی کنید نظرات و کلمات مثبت بیان کنید. مثبت فکر کنید، مثبت کار کنید و از نگرش منفی به هر صورت دوری کنید. سعی کنید هر روز لااقل یک نظر مثبت و صادقانه به کسی دیگر اظهار کنید و اثر جادویی آن را در زندگی خود ببینید.
- از گفتگوی درونی غافل نشوید.
گفتگوی مداوم و روزانهای در درون ذهن ما انسانها در جریان است. این گفتگوی درونی یا گپ ذهنی، بر ناخودآگاهمان تأثیر میگذارد. برای ایجاد نگرش ذهنی مثبتتر، مقابله با گفتگوی درونی منفی اهمیت دارد. از گفتگوی درونی غافل نشوید و آگاهانه سعی کنید اثری مثبت از گفتهها و نظرات درونی بر ذهن ناخودآگاهتان بگذارید. یک وسیلهی قوی برای ایجاد گفتگوی درونی مثبت، استفاده از اظهارات مثبت است. مثبتاندیشی همیشه وزنهی سنگینتری نسبت به منفیاندیشی است. اگر آگاهانه مثبت فکر کنید، این افکار مثبت به واقعیت خواهند پیوست.
- از اظهارات و عبارات مثبت استفاده کنید.
اظهار نظر عبارتی با شدت هیجانی است. اظهار نظر اثری بر ذهن ناخودآگاه گذاشته و تصویر ذهنی سالم و مثبت میسازد و تغییرات مثبت در زندگی را باعث میشود. اظهار نظر ما را قادر میسازد آرزوهایمان را به اجرا درآورده و موفقیت، نشاط و رضایت درونی کسب کنیم. با رسیدن به اهداف از طریق اظهارات درست و ارضا کننده، اعتماد به نفس هم افزایش مییابد، و نگرش ذهنی مثبت ایجاد میشود.
- اهداف مثبت کوتاهمدت و بلندمدت را تعیین کنید.
تعیین اهداف ما را قادر میسازد تا آرزوهای کوتاهمدت و بلندمدت خود را برآورده سازیم. رسیدن به اهداف، احساس بهتری درباره خودتان به شما میدهد، و هرچه این احساس بیشتر باشد، احتمال رسیدن به اهدافتان نیز بیشتر خواهد بود.
همیشه اهداف خود را به صورت جملات مثبت بیان کنید یا بنویسید و هیچ گاه از اصطلاحات منفی استفاده نکنید همیشه سعی کنید اهداف دست یافتنی و انجامپذیر تعیین کنید. در مورد اهدافتان صریح و مطمئن باشید. هرچه اهدافتان مشخصتر باشد، دستیابی یه آن مطمئنتر خواهد بود، دقیق و روشن بدانید چه میخواهید. همیشه اهدافتان را با افعال زمان حال یا گذشته بیان کنید. برای رسیدن به هدف، باید باور داشته باشید که هم اکنون به آن رسیدهاید.
سعی کنید اهدافتان را بین نیازهای جسمانی، روانی و هیجانی متعادل کنید، نه فقط براساس نیازهای مالی. بسیاری از افراد فقط اهداف کاری را در نظر دارند. سعی کنید بدانید به کدام بخش از زندگیتان کمتر توجه کردهاید، روابط، رشد شخصی یا سلامت. اهداف را برای پُرکردن این شکافها تعیین کرده و نتایج آن را ببینید. هم اکنون خود را، نزدیک به هدف ببینید و احساس کنید تا سرانجام موفقیت نصیبتان شود.
- تصویرسازی ذهنی خلاق را تمرین کنید.
تجسم ذهنی یا تصویرسازی خلاق مثبت، ابزار قدرتمند در سلامت، رفاه، نشاط و موفقیت است. برای کسب سلامت مطلوب، باید تجسم ذهنی را در تمام جنبههای زندگی با تأکید بر سطح سلامت بالاتر، به کار بگیرید. تجسم ذهنی خلاق، وسیلهای ساده در کمک به غلبه بر سرطان است. برخی از تحقیقات مهم بر روی تجسم ذهنی مثبت در درمان سرطان، نشان از تقویت دستگاه ایمنی دارد. خلاق باشید و از تجسم ذهنی خود لذت ببرید تا زودتر از آنچه فکر میکنید رویاهایتان را تحقق یافته ببینید. رویاپردازی وسیلهای قدرتمند و الهامبخش در خود درمانی و احساس رضایت است.
- با تمام وجود و زیاد بخندید.
ثابت شده است که خنده دستگاه ایمنی را تقویت کرده و سطح سلامت عمومی را بالا میبرد. تحقیقات نشان دادهاند که خندیدن جریان خون را به اندامهای انتهایی بیشتر کرده و کارکرد قلب و عروق را بهتر میکند. خنده باعث آزاد شدن آندورفینها و سایر مواد شیمیایی بهبوددهندهی خُلق و تسکیندهندهی درد میشود. همین طور، انتقال اکسیژن و مواد مغذی به اندامهای درونی را بهبود میبخشد.
- افراد مثبت را دور خود جمع کنید.
زندگی پُر از تقلا و امتحان، لذت و تجارب تازه است. همه نوع افرادی در دنیا هستند، که به راههای گوناگون با مشکلات زندگی خود سر میکنند. با دانستن اینها، برای حفظ نشاط طبیعی، مثبتاندیشی و لذت زندگی، اطراف خود را پُر از آدمهای مثبت و شاد کنید.
افراد شاد و مثبت میتوانند زندگیتان را شاد و روزتان را بهتر کنند. افراد منفی و بدبین هم میتوانند شما را افسرده و پُر از نگرانی و غم کنند. بسیاری از افراد منفی، افراد شاد و موفق را دوست ندارند و اغلب برای اینکه احساس بهتری نسبت به زندگی خود داشته باشند چیزهای ناخوشایند میگویند. خُلق و خوی روزانهی ما تا حدی منعکسکنندهی خُلق و خوی افرادی است که ما را احاطه کردهاند. بنابراین، اطمینان حاصل کنید که کسانی را دور خود جمع میکنید که طبیعت شاد، خوشبین و مثبتاندیش دارند.
- شادی و سرحالی را در زندگی حفظ کنید.
زندگی کوتاهتر از آن است که جدی گرفته شود. ما وقت محدودی در دنیا داریم، بنابراین، چرا حتی یک دقیقه را تلف کنیم؟ حتی یک روز، یک طلوع و یک غروب زیبا و کاملاً متفاوت وجود ما را تبرک میبخشد. چند طلوع و غروب را از دست دادهاید؟ چقدر ما درگیر نیازها و تنشهای زندگی شدهایم و جادوی دنیای جلوی چشممان را نادیده گرفتهایم؟
کودک درونتان را زنده نگاه دارید و خود را شاد کنید، و کارهای نشاطآور انجام دهید. داشتن نگرش شاد، راه قطعی حفظ وضعیت روانی مثبت است.
- به خودتان جایزه بدهید.
هر کسی گرفتن هدیه و جایزه را دوست دارد. شما هم برای رسیدن به اهدافتان و تشویق به پیگیری رویاهایتان، مستحق دریافت جایزه هستید. رسیدن به یک هدف، هر چند کوچک، احساس رضایت و خرسندی به همراه دارد، پس به خود پاداش دهید.
- به خود استراحت بدهید.
در دنیای امروز، قرارهای کاری، مسئولیتهای اجتماعی، تعهدات خانوادگی و شرکت در جلسات چالشی سنگین است. برای حفظ نگرش مثبت، هیچ گاه نباید خود و زمان آرامش را فراموش کنید. با صرف ده دقیقه وقت روزانه برای نشستن و تعمق، یا حتی مراقبه، ذهن فرصتی برای هماهنگ ساختن خود مییابد، و بدن هم فرصتی برای بازسازی کارکردهای ظریف خود پیدا میکند.
بدون صرف این زمان، ذهن عملاً «گردبادی» از افکار آشفته و پریشان شده، و دستگاه ایمنی بدن هم گرفتار مشکلات ناشی از نداشتن فرصت بازسازی میگردد. ده دقیقه تمرین آرامش یا مراقبهی روزانه «کلید» سلامت بیشتر و مثبت ساختن همهی جنبههای زندگی است.
در زیر برخی اظهارات مثبت و فوقالعاده گفته میشود، که میتوان برای افزایش میزان سلامت و کمک به شکست سرطان از آنها استفاده کرد.
- من هرروز سالمتر و سالمتر میشوم.
- من پُر از سرزندگی، سلامت و انرژی هستم.
- من موجودی با طراوت و سرشار از سلامت هستم.
- من هر روز قویتر و قویتر میشوم.
- سلولهای بدنم هر روز بازسازی و جوان میشوند.
- سرطان دیگر فراموش شده است.
- با هر ضربان قلب، عشق، شادی و خوشحالی در من جاری میشود.
- من زندگی را دوست دارم و زندگی هم مرا دوست دارد.
- به خاطر سرنوشت خوبم خدا را شکر میگویم.
- میتوانم! میدانم که میتوانم!
- با نیروی خلاق، اندیشه، از نظر روحی و روانی بهتر میشود.
- افکارم را در جهت رشد و بهبود هدایت میکنم.
- پُر از شادی، نشاط، لذت و سلامت هستم.
- قلبم پُر از شجاعت و آرامش است.
- عمیقاً آرام و راحت هستم.
- از نظر روانی قوی، و تأثیرناپذیر از فشار هیجانی دیگران هستم.
- منبع عشق و التیام درونی خود را میشناسم.
- در فکر واقعی ساختن رویاهای قلبیام هستم.
- احساس پاکی، خلوص و هماهنگی میکنم.
- خود را در دنیایی از سرزندگی میبینم.
- با شناخت و همدلی به زندگی پاسخ میدهم.
- احساس آرامش در ذهن و جسم میکنم.
- از انرژی حیاتی اطرافم بهره میگیرم.
- کانونی از آگاهی هستم.
- فردی یکتا و با نشاط هستم.
- با قدرت درونیام از هر آسیبی در امان هستم.
- در صلح و صفای درونی هستم.
- با کار و اندیشه یک زندگی هماهنگ میسازم.
- دیگران را به خاطر گذشتهها میبخشم.
- همهی احساسات تلخ و ناگوار را دور میریزم.
واکنش عاطفی افراد به سرطان متفاوت است هیچ کس نمیتواند به شما بگوید که چه احساسی داشته باشید. گاهی اوقات شما ممکن است احساس انکار، خشم، ترس و افسردگی تجربه کنید. در زمانهای دیگر شما ممکن است احساس امید یا اعتماد به نفس داشته باشید.
سرطان فقط یک جنبه هیجانی را شامل نمیشود؛ رنگین کمانی از احساسات و عواطف به درجات متفاوت و در مراحل مختلف درمان و بهبود، ما را در بر میگیرند.
درمان معمول سرطان روشی تهاجمی است و انجام عمل جراحی، هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی ناراحت کننده است. پرتودرمانی و شیمیدرمانی اغلب بیشتر از خود بیماری باعث ناراحتی و درد میشوند. درمان ممکن است چندین هفته، ماه یا حتی سال طول بکشد و بیمار، علاوه بر عوارض جانبی جسمی و روحی، تحت فشار مجموعهای از واکنشهای هیجانی ناشی از مراحل درمانی قرار میگیرد. قانع کردن خود به این که در حال بهبود هستید مشکل است. وقتی احساس میکنید از زمان تشخیص بیماری بدتر شدهاید، خوشبین بودن دشوار میشود. به نظر میرسد این درد پایانی ندارد. حتی تصور احساس سلامت مجدد دشوار است، گرچه این بزرگترین آرزوی قلبی است.
برای مدیریت احساسات منفی مطالبی که در ادامه آمده است به شما کمک میکند:
- بُهت و ناباوری
بهت اولین واکنش احساسی در صورت ابتلا به بیماری سرطان است. وقتی پزشک شما را از وجود سرطان آگاه میکند، جریانی سرد تمام بدن را پر میکند، پشت انسان تیر میکشد، و انگار تیری به قلب انسان زده میشود. بخشی از انسان میخواهد در تاریکی فرورفته و برای همیشه ناپدید شود. فرد تمایلی ندارد با کسی صحبت کند، چیزی بشنود، یا تصمیمی بگیرد. ذهن و بدن کرخت میشوند. کمتر کسی میتواند کاری برای تسکین این درد انجام دهد.
بهت در برخی اعضای خانواده هم بروز میکند و با احساس ناباوری همراه است. وحشت زدگی هم غیرعادی نیست، چون ما اغلب، ابتلا به بیماری سرطان را همراه با مرگ و از دست رفتن زمان میپنداریم. در بیشتر موارد، فرصت تصمیمگیری هست، و میتوان با مشورت با پزشک، مناسبترین راه درمان را انتخاب کرد. در آغاز ممکن است بسیار سخت و طاقت فرسا به نظر آید، ولی با گذشت زمان، ساز و کارها و نگرشهایی برای برخورد با این تغییر پیدا میشود. رویارویی با احتمال مرگ هم طبیعی است، و رو در رو شدن با احتمال مرگ یعنی آموزش یادگیری رو در رو شدن با زندگی!
شکیبایی تنها چیزی است که در این مقطع کمک کننده است، باید صبر کنید تا این احساسات بگذرند. بهت، ترس و وحشت در هر موقعیتی، چه با شنیدن خبر یک حادثه، مرگ یکی از عزیزان، یا از دست دادن چیزی با ارزش، طبیعی است و به موقع روی میدهد. یک چیز قطعی است: هیچ چیز در زندگی همیشگی نیست. با گذشت زمان، زندگی تغییر میکند و احساس بهت، سوگ و ناباوری هم میگذرد.
باید به خاطر داشت همه ما یک وضعیت هیجانی ثابت نداریم. ممکن است یکی از اعضای خانواده نیاز به صحبت کردن داشته باشد، در حالی که دیگری تنهایی را ترجیح دهد و درونگرا شود. مهم این است که به فرد مبتلا به سرطان، امکان تصمیم به موقع داده شود. عشق، همدردی، درک و شکیبایی خانواده و دوستان برای دادن اطمینان به فرد بیمار لازم است. اگر بیمار درک کند که حمایت کافی عزیزان را با خود دارد، سریعتر از حالت بهت خارج میشود. به یاد داشته باشید، این مرحلهای است که همه بیماران مبتلا به سرطان باید طی کنند. در مورد نزدیکان بیمار هم آمادگی شنیدن حرفهایشان را داشته باشید و به خاطر داشته باشید، که میتواند بسیار کمک کننده باشد.
- سوگ
شنیدم که پزشک گفت: «من بسیار متأسفم، ولی … » و دیگر هیچ چیز نشنیدم. سرم گیج میرفت و دائم به خودم ميگفتم «نه، پزشک حتماً اشتباه ميکند.». این یک واکنش طبیعی سوگ در مقابل خبر بد هست.
همگی ما با تجربۀ از دست دادن در زندگی خود بهگونهای مواجه بودهایم. ممکن است احساس غم، تنهايی، خشم، ترس یا حس گناه به شما دست دهد. شاید افکار شما، هر از گاهی دچار تغییر و تحول شود. برای مثال، ممکن است بهسادگی گیج شوید یا احساس نابودی کنید. شاید هم افکارتان بهطور مرتب تکرار شوند. در این شرایط احساس میكنيد نيروی شما كاهش يافته. دیگر نمیخواهید مردم را ببینید یا کاری انجام دهید. همگی این واکنشها، در برخورد با این مشکل، طبیعی هستند.
آنچه برایش سوگواری میکنید، به اندازه افکار و احساسات شما متنوع و گوناگون است. ممکن است بهخاطر از دست دادن جسمتان آنگونه که بوده است، سوگوار باشید، یا برای کارهایی که دیگر نمیتوانید انجام دهید. شاید هم برای ترک آنچه دارید، یعنی خودتان، دوستان، خانواده و آینده سوگواری کنید.
خوب است زمانی را به جستوجو در درون خود اختصاص دهید. میتوانید بیشتر اوقات را با نزدیکان خود بگذرانید. اگر دوست دارید، با عزیزان خود صحبت کنید و اگر دوست دارید در کنار آنها ساکت باشید، آنها را در جریان قرار دهید. در سوگواری کردن هیچ راهی غلط یا درست نیست.
معمولاً کسانی که در معرض تغییری بزرگ قرار میگیرند یا چیزی را از دست میدهند به کمک بیشتری احتیاج دارند. میتوانید با یکی از اعضاي تیم پزشکی خود یا روانشناس صحبت کنید. لزومی ندارد که این دوران را به تنهایی سپری کنید.
- انکار
پذیرش اینکه سرطان بروز کرده و یا پیشرفت کرده بسیار دشوار است و طبیعی است که مدتی طول ميکشد تا سازگاری حاصل شود. ولی این مسئله اگر بیش از چند هفته طول بکشد، تبدیل به مشکلی جدی خواهد شد. ممکن است مراقبتی را که لازم دارید دریافت نکنید و نتوانید در مورد انتخابهای ممکن صحبت کنید. با گذشت زمان، سعی کنید ذهنتان را آمادۀ پذیرش این مسئله كنيد. به توصیههای اطرافیان خود توجه کنید.
ما اغلب در طی زندگی فکر میکنیم شکست ناپذیریم، و بیماریهایی مثل سرطان معمولاً سراغ دیگران میرود.
بهتر است بدانیم انکار هم شکلی از دفاع انسان است. البته، در برخی مراحل باید با واقعیت وجود سرطان روبهرو شد و بیاموزیم که آن را بپذیریم، تا بتوانیم فرآیند التیام را پیش ببریم. انکار در اصل با ناباوری همراه است، که در نهایت با پیش داوری هم همراه میگردد.
در برخی اوقات، باید سر پا ایستاد و سعی در قبول وضعیت کرد، سفرة دل خود را برای پذیرفتن کامل بیماری باز کنید. این کار فرصت بهبود کامل به شما میدهد. اگر در حالت انکار و پرهیز بمانید، بهبود نهایی از بیماری بسیار مشکل میشود. بهبودی کامل وقتی انجام میگیرد که مسئولیت اعمال، واکنشها و بیماری خود را بپذیرید.
- خشم
حس «نه! من نه!» اغلب به «چرا من؟» یا «پس از اینچه خواهد شد؟» تبدیل ميشود. هم اکنون، با مسائل زیادی باید روبهرو شوید. خشمگین بودن در این شرایط کاملاً طبیعی است. لزومی ندارد وانمود کنید که همه چیز روبهراه است. ممکن است نسبت به پزشک خود، خانواده، همسایگان و حتی خودتان، خشمگین باشید. بعضیها حتی ایمانشان متزلزل میشود.
در ابتدا، خشم میتواند عاملی محرک برای انجام کارها باشد. شاید بر اثر این خشم، تصمیم بگیرید روشهای درمانی مختلف را امتحان کنید یا در مراقبت از خود بیشتر مشاركت داشته باشيد. ولی اگر خشم را بیش از حد در خود نگه دارید یا دائماً بر سر دیگران خالی کنید. هيچ فایدهای نخواهد داشت. اغلب نزدیکترین افراد به ما مجبور به مواجهه با خشم ما هستند.
کشف علت خشم ميتواند کمککننده باشد. این کار همیشه آسان نیست. گاهی خشم ناشی از احساساتی مثل ترس، وحشت، نگرانی یا درماندگی است. احساساتی که بروز آنها دشوار است. ولی پذیرش وجود خشم و مواجه شدن با آن میتواند در رفع آن مؤثر باشد. خشم نوعی انرژی نیز به شمار میرود. میتوان این انرژی را از طریق ورزش، فعالیت فیزیکی، هنر یا حتی کوبیدن بالش به تخت بروز داد.
تخلیهی هر نوعی از احساسات التیام بخش است، زیرا مانع تجمع درد و ناراحتی در بدن میشود. انباشتن خشم در بدن میتواند به بیماری منتهی میشود. اگر از چیزی احساس خشم میکنید، از خود بپرسید «آیا خشمگین بودن کمکی به من میکند؟» اگر پاسخ منفی باشد، که معمولاً نیز این گونه میباشد، خودتان را قربانی این خشم نکنید.
بهترین تمرین تخلیه خشم را میتوان در منزل، و در هر وقت، انجام داد. بالش، کوسن، یا هر چیز دیگری را که برایتان امکان دارد چنگ بزنید.
به چیزی یا کسی که باعث خشمتان شده است فکر کنید. نفس عمیقی بکشید، بالش یا شیء در دست را بالای سر ببرید و نفس را بیرون بدهید، بالش را هر چه محکمتر (بدون اینکه به خود آسیب برسانید) پایین بیاورید و به زمین، بالش دیگر یا هر چیز دیگر بکوبید. احساس کنید تمام خشم و هیجانات انباشته در درون، با بالش و بازدم بیرون میریزند. هنگام بیرون دادن بازدم، کشیدن فریاد «آه ه ه …» هم بهتر است.
با هر ضربه و بازدم، خود را سبکتر و سبکتر احساس کنید. بخندید و از کار خود لذت ببرید. این کار را تا زمانی که احساس خشم شما فروکش کند و احساس شادی و آرامش کنید ادامه دهید و تکرار کنید.
- سرزنش
سرزنش از احساسات اجتناب ناپذیر در بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان میباشد. در دنیای امروز، همه ما میخواهیم دیگران را به خاطر انجام اشتباه، مصیبت و نقایص سرزنش کنیم. چرا این همه جنگ داریم؟ به عنوان انسان، همیشه میخواهیم دیگران را مسئول پیش نرفتن زندگی طبق برنامه بدانیم. در مورد ابتلا به سرطان هم همین طور است.
پذیرفتن مسئولیت اعمال خود و گفتن «من کامل نیستم، من اشتباه کردم» برای بسیاری افراد مشکل است. سرزنش کردن شخص دیگر یا چیز دیگر، برای آسودگی وجدان و گذاشتن بار بر دوش دیگران، آسانتر است.
اگر بیمار مبتلا به سرطان در آرزوی بهبودی باشد، باید سرزنش کردن دیگران را کنار گذاشته و وجود بیماری را به طور کامل بپذیرد. فقط در این صورت التیام واقعیت پیدا میکند. به عنوان یک بزرگسال دارای استقلال، ما مسئول اعمال و اشتباههای خویش هستیم. این را بدانید، بپذیرید و یاد بگیرید که پاسخهایتان را با موقعیتهای مختلف تغییر دهید. آرام سازی، تجسم ذهنی خلاق، مثبت اندیشی و خنده، از جمله راههای بسیار خوب برای گذر از مرحله سرزنش به حالت پذیرش است.
- انزوا
ما انسانها، به ندرت میخواهیم دیگران متوجه اشتباه ما شوند. به تلاشهایتان برای جلب نظر دیگران فکر کنید؛ اصولاً ما به ندرت رفتارهای غلط خود را افشا میکنیم.
وقتی گرفتار یک بیماری هم چون سرطان میشویم، نیاز به انزوا و دوری از نزدیکان و اجتماع را احساس میکنیم، گاهی احساس میکنیم برای دوری از پرسشهای دیگران، که پاسخی برای آنها نداریم، انزوا بهتر است. با این کار دیگر با پرسش یا دلسوزی دیگران، که برای بسیاری احساس تحقیر است، رو به رو نمیشویم.
درک این احساسات و هیجانات پیچیده، برای کسانی که هرگز سرطان را تجربه نکردهاند دشوار است. بسیاری افراد بیماری سرطان را با «فشار، ضعف و پیری» دیگران همراه میدانند. که به هیچ عنوان درست نیست. و این هم دلیلی دیگر برای دور شدن بیماران مبتلا به سرطان از خانواده و اجتماع است، چون ممکن است چنین برچسبی به آنان نیز زده شود. برچسبی که نشانة ناکامل بودن آنان است. جامعه بسیار قضاوتگر است، و هیچ کس دوست ندارد مورد چنین قضاوتی قرار گیرد. بیماران مبتلا به سرطان برای دوری از این داوری، انزوا را انتخابی مناسب مییابند.
زندگی ما بسیار پیچیده میباشد. ما هر روز درگیر مسائل ذهنی هستیم، و در مورد این که مردم درباره ما چه فکری میکنند، نگران هستیم و اغلب تا زمانی که در راهی که احساس نشاط میکنیم، قرار نگیریم، خود را پنهان میسازیم. این نیز دلیل دیگری برای انزوای بیماران مبتلا به سرطان میباشد. «وقتی احساس کردم بهتر هستم یا وقتی موهای سرم رشد کردند، به اجتماع باز میگردم.»
سعی کنید برای مطرح نمودن بیماری خود با دیگران، کسی را انتخاب کنید که به وی اعتماد دارید، زیرا برخی از افراد شایسته مشورت و هم دلی نمیباشند.
خانواده و دوستان بیمار باید تلاش کنند که وی را مطمئن سازند که بدون قید و شرط و هیچ انتظاری او را دوست دارند.
- اندوه، چرا من؟
اندوه احساسی است که هنگام تشخیص بیماری سرطان به همه ما، به خصوص زنان، دست میدهد. اغلب به مردان گفته شده است احساسات خود را بروز ندهند، ممکن است احساس اندوه خویش را با گذشت زمان و در بلندمدت بیان کنند. هر گونه تخلیه احساسات، مفید میباشد و مانع از انباشتن هیجانات بد میشود.
اندوه به عنوان یکی از احساسات طبیعی در انسان میباشد. وقتی چیزی یا کسی را از دست میدهیم، احساس شکست یا بیهدفی میکنیم، یا مسیر زندگی را دوست نداریم و ممکن است دچار اندوه شویم. احساس اندوه به هنگام از دست دادن بخشی از بدن، یا حتی موها، هم طبیعی است. این چیزی است که همیشه با ما بوده است؛ بخشی از وجود ما میباشد که به آن احساس تعلق داریم. با جدا شدن بخشی از بدن ممکن است، احساس فقدان کنیم.
احساس از پا درآمدن توسط این دنیای غیر قابل پیشبینی برای بیمار مبتلا به سرطان طبیعی است. بگذارید خود و اطرافیانتان این اندوه را تا زمانی که هست احساس کنند. سرانجام از تاریکی به روشنایی خواهید آمد، زیرا هیچ چیز همیشگی و پایدار نخواهد بود. برای هر کنشی یک واکنش متقابل وجود دارد. اندوه اغلب به نشاط منجر میشود. این قانون رفتارهای متقابل است.
سعی کنید کارهایی را که دوست دارید انجام دهید. برنامهای برای کارهای زمان حال خود و نیز اهدافی را در آینده برای خود طراحی کنید و در صدد اجرای آن باشید. با کودکتان بازی کنید؛ هیچ چیز به اندازة بازی معصومانه کودک، یا قدم زدن در طول ساحل انسان را شاد نمیکند. سعی کنید هر لحظهتان را با شکوه سازید. لزومی ندارد به خاطر احساسات یا کارهایتان به کسی جواب دهید. همه نزدیکان هم باید سعی کنند با گفتههای مثبت و بیان احساسات خود به بیمار مبتلا به سرطان کمک کنند.
- پذیرش و حل مساله
احساس پذیرش بیماری، بعد از تجربة هیجانات و احساسات دیگر بروز میکند. پذیرش بیماری وقتی روی میدهد که دانش کافی درباره بیماری خود را کسب کرده و قبول کنیم که مسئول اعمال، اشتباهها و تجارب خود هستیم. پذیرش در هر فرد در دوره و زمانهای متفاوتی روی میدهد. یاد گرفتن پذیرش صادقانه واقعیت اینکه مبتلا به سرطان میباشیم، امکان ورود به سفر التیام واقعی ذهن و جسم را فراهم میکند.
انسان نیز هم چون سایر موجودات، توانایی سازگاری دارد. اگر غنچهای از گیاهی جدا شود، گیاه این تغییر را پذیرفته و جوانهای جدید و قویتر میسازد. اگر حیوانی را به محیط دیگری ببرید، تغییر مکان را پذیرفته و احساسات تازهای را برای مقابله با تغییر از خود بروز میدهد. همه چیز در زندگی سازگارپذیر است. انسانها مخلوقاتی با قدرت سازگاری میباشند. ما توانایی واکنش به موقعیتها، قبول شرایط و ایجاد تغییرات لازم برای اطمینان از بقای خود را داریم.
پذیرفتن اینکه به عنوان انسان، مسئول سرطان خود هستیم به ما امکان میدهد با رغبت و سرزندگی بیشتر با آن مبارزه کنیم. در رسیدن به این مرحله، و پذیرش همهی احتمالات و نتایج، همهی روشهای التیام یا غلبه بر سرطان را بر روی خود میگشاییم. پذیرش بیماری، و درک شرایط، شما را یک گام به سلامت، نشاط و آرامش درونی نزدیکتر میکند.
- استرس
همه در زندگی دچار استرس میشوند، ولی احتمالاً استرس شما بسیار بیشتر است. زیرا با تغییرات بزرگی روبهرو هستید. گاهی ممکن است حتی متوجه وجود استرس نباشید، ولی دوستان و اطرافیانتان آن را در شما مشاهده کنند.
هر چیزی که به شما حس آرامش بدهد، در رفع استرس مؤثر است. به چیزهایی که برایتان لذت بخش است فکر کنید. بعضیها موارد زیر را مفید دانستهاند:
- ورزش یا پیادهروی کنید.
- افکار و احساسات خود را بنویسید.
- مراقبه کنید، نماز و دعا بخوانید یا تمرینات آرامسازی را امتحان کنید.
- با يكي از دوستان در مورد استرس خود صحبت کنید.
- تمرینهای کششی آرام یا یوگا انجام دهید.
- به موسیقی آرامبخش گوش دهید.
- خود را با هنر آرام كنيد.
برای ایدههای بیشتر پیرامون کم کردن استرس بخش روشهای کنار آمدن را ببینید.
- افسردگی و اندوه
غمگین شدن امری طبیعی است. ممکن است انرژیتان را از دست بدهید و از غذا خوردن دست بکشید. گریه کردن و ابراز اندوه به روشهایی دیگر، هیچ اشکالی ندارد. مجبور نیستید همیشه پرانرژی باشید و وانمود کنید که خوشحال هستید.
تظاهر به خوشحال بودن، در حالیکه واقعاً خوشحال نیستید، هیچ کمکی به شما نميکند و حتی ممکن است میان شما و عزیزانتان، فاصله ایجاد کند. بنابراین احساسات خود را سرکوب نکنید و آنگونه که میخواهید آن را بروز دهید. اگر غم و اندوه بر شما غلبه کند، دچار افسردگی میشوید.
پزشک میتواند به کمک دارو، افسردگی شما را کنترل کند. ممکن است پزشک به شما توصیه کند در مورد احساسات خود حرف بزنيد و برای این کار روانکاو یا مشاوری را به شما پیشنهاد کند. گروههای حمایتی هم مفید هستند.
فهمیدن این مسئله که مبتلا به سرطان هستیم میتواند ویرانگر باشد. اگر مبتلا به سرطان هستید ممکن است با چالشهای سلامت ذهنی و جسمی مواجه شوید. کنار آمدن با سرطان میتواند کار سختی باشد. مهم است که یک سیستم حمایت سلامتی پیدا کنید. همچنین میتوانید کارهایی انجام دهید که از خود مراقبت کنید. سرطان سخت است اما همیشه راههایی وجود دارد که با آن کنار بیایید.
کنار آمدن با تشخیص سرطان
در زمان تشخیص سرطان به خودتان زمان دهید. فهمیدن اینکه سرطان دارید یک تجربه عاطفی سختی است. شما طیف وسیعی از احساسات را تجربه میکنید. بسیاری از مردم احساس شوکه شدن، خشم، ترس یا ناتوانی را تجربه میکنند.
- این خبری است که زندگی را تغییر میدهد. به خودتان کمی زمان بدهید تا به تشخیص واکنش بدهید.
- احساس نکنید که مجبورید درست در همان لحظه تصمیم بگیرید. قبل از اینکه شروع به تصمیمگیری برای انتخاب روش درمان کنید به خودتان چند روز مهلت دهید.
- به خود اجازه دهید احساساتی باشید. اگر ناگهان شروع به گریه کردن کردید یا عصبانی شدید از خودتان عصبانی نشوید. این طبیعی است.
خودتان تحقیق کنید. فهمیدن اینکه سرطان دارید بسیار ترسناک است. بسیاری از افراد وقتی که تا حد امکان دارای اطلاعات بیشتری باشند با این شرایط بهتر کنار میآیند. اگر شروع به یادگیری درمورد سرطان و روشهای درمانی آن کنید ممکن است در کنار آمدن با این مسئله به شما کمک کند.
- اطلاعات قابل اطمینان و به روز را جستجو کنید. دانش و داروها به سرعت میتوانند تغییر کنند. مطمئن شوید که آخرین و جدیدترین اطلاعات را بدست می آورید.
- از پزشک خود بخواهید که با شما در مورد نوع سرطانی که به آن مبتلا شدهاید صحبت کند. هر پزشک تجربه منحصر به فردی در مورد سرطان دارد.
صحبت با عزیزان. شما نباید فشاری را که در زمان فهمیدن اینکه مبتلا به سرطان هستید احساس میکنید فوراً با هر کسی که میشناسید در میان بگذارید. اما ممکن است با صحبت کردن با افرادی که به آنها نزدیک هستید احساس آرامش کنید.
- وقتی با افرادی که به آنها نزدیک هستید (مانند والدین، بهترین دوست یا همسر)، صحبت میکنید درباره جزئیات تشخیص بیماری با آنها صحبت کنید مثلا اینکه چطور این مسئله روی شما تاثیر گذاشته است.
- بخاطر داشته باشید که هر کس به شکل متفاوت واکنش نشان میدهد. شاید باید به همسرتان یا بهترین دوستتان کمی وقت دهید تا خبر را سبک و سنگین کند. بخاطر داشته باشید که شوکه شدن و انکار، واکنشهای طبیعی هستند.
- به خانواده بگویید که از آنها چه انتظاری دارید. مثلا خوب است که به آنها بگویید: “من به کمی فضا نیاز دارم تا با احساساتم کنار بیایم”.
- خوب است که به آنها بگویید که به حمایت بیشتر نیاز دارید. مثلاً بگویید: “من برای مدتی به توجه بسیار بیشتری نیاز دارم. ممنون که درک میکنید”.
کسب دانش در مورد تغییرات زندگی روزانه. سرطان میتواند هر چیزی را تغییر دهد. ممکن است محدودیتهای جسمی جدیدی داشته باشید. یا با مسائل عاطفی زیادی روبرو شوید.
- یکی از اولین مراحل برای کنار آمدن با سرطان این است که این مسئله را درک کنید که احتمالا تغییراتی در زندگی روزانه شما پیش میآید. برای مثال ممکن است لازم باشد ساعات کاری خود را کم کنید.
- بسیاری از بیماران سرطانی با خستگی مواجه میشوند. اگر نمیتوانید به اندازه ساعاتی که قبلاً کار میکردید کار کنید قابل درک است.
- ممکن است لازم باشد برای درمان بارها با پزشک ملاقات کنید. باید بدانید که ممکن است مجبور شوید ساعاتی را که به سایر فعالیتها اختصاص میدادید کم کنید تا زمان کافی برای درمان داشته باشید.
- سرطان می تواند بار مالی زیادی ایجاد کنید. با همسر خود درباره برنامههای بیمه و اینکه چطور هزینههای اضافی را پرداخت خواهید کرد صحبت کنید.
یک راه برای کنارآمدن با سرطان ایجاد کنید. سرطان روی افراد به شکل مختلفی اثر میگذارد. راه حلی که برای کسی کار می کند ممکن است برای دیگران موثر نباشد. زمان بگذارید و فکر کنید که چطور میتواند به خودتان برای کنار آمدن با آن به موثرترین شکل کمک کنید.
- بسیاری از افراد میفهمند که در مراحل اولیه درمان مایلند زمان بیشتری را با عزیران خود بگذرانند. اگر این چیزی است که شما میخواهید خانواده را نسبت به آن آگاه کنید.
- برای برخی افراد آرامش میتواند به کاهش موج سنگین احساسات کمک کند. اگر به آن احتیاج دارید آخر هفته استراحت کوتاهی داشته باشید.
- افراد دیگر به این نتیجه میرسند که اگر تقدیر را بپذیرند مفید است. اگر شما انسان معنوی هستید به خودتان زمان بدهید تا در مورد این قسمت از زندگی تحلیل کنید.
- صادقانه احساسات خود را به اشتراک بگذارید. اجازه دهید دیگران بدانند چگونه احساس میکنید و به چه احتیاج دارید.
از بدن خود مراقبت کنید.
با پزشک خود صحبت کنید. هر بدنی به نحو متفاوتی به سرطان واکنش میدهد. همچنین نشانههای شما ممکن است به نوع سرطانی که دارید بستگی داشته باشد. به هر حال، احتمال دارد که با تغییرات جسمی زیادی سرو کار داشته باشد. یافتن روشهای که از نظر جسمی حس بهتری داشته باشید میتواند به شما کمک کند که با بیماری کنار بیایید.
- پزشک شما یکی از بزرگترین منابع حمایتی شماست. بعد از اینکه فرایند تشخیص اولیه سپری شد برای قرارهای بعدی با پزشک برنامه ریزی کنید.
- فهرستی از سوالات برای پرسیدن تهیه کنید. آنها را قبل از ملاقات با پزشک یادداشت کنید تا نکات کلیدی را به خاطر بسپارید.
- مثلاً میتوانید این سوال را بپرسید، این بیماری چطور روی میزان انرژی و اشتهای من تاثیر میگذارد؟”
- همچنین میتوانید بپرسید “آیا هیچ محدودیت جسمی هست که باید از آن اطلاع داشته باشم؟”
- همچنین ممکن است در مورد پیشبینی کوتاه مدت و بلند مدت اطلاع داشته باشید. از پزشک بخواهید که تا حد ممکن و بخصوصی با شما صادق باشد.
یک برنامه درمانی طراحی کنید. بعد از اینکه شروع به فهمیدن نوع خاص سرطان خود کردید شروع به کار روی یک برنامه درمانی کنید. بسیاری از افراد وقتی میفهمند که روی مراقبتهای خود کنترل بیشتری دارند احساس بهتری پیدا میکنند. به پزشک بگویید که مایلید در تصمیمگیری در این مورد سهیم باشید.
- در مورد اینکه آیا شما تمایل دارید درمان تهاجمی ممکن را بپذیرید یا خیر با پزشک صحبت کنید. گاهی اوقات جراحی یک گزینه است اما با خطر همراه است.
- با پزشک در مورد همه گزینهها صحبت کنید. به خودتان زمان بدهید تا در مورد درمانهای احتمالی فکر کنید.
- همسر یا افراد نزدیک خانواده خود را در فرایند تصمیمگیری مشارکت دهید. ممکن است افرادی که به شما نزدیک هستند راهنماییهای مفیدی بکنند.
- از همسر خود بخواهید که در قرارهای درمانی (نوبت پزشک) شما را همراهی کند. او ممکن است کمک کند تا تمام اطلاعاتی را که میگیرید پردازش کند.
علائم جسمی خود را مدیریت کنید. برنامه درمانی شما باید شامل روشهایی باشد که با علائم روزانهای که تجربه خواهید کرد کنار بیایید. با پزشک خود در مورد اثرات جانبی بالقوه بیماری و داروها صحبت کنید. برنامهریزی کنید که با علائم جسمی پیشبینی شده کنار بیایید.
- بسیاری از بیماران سرطانی درد را تجربه میکنند. با پزشک خود در مورد داروهای ضددرد و آرامبخشها و داروهای طبیعی صحبت کنید.
- کاهش اشتها مشکل رایج دیگری است. غذاهایی را که هضم راحتتری دارند مانند سوپ و بلغور جو دوسر را انتخاب کنید.
- داروهای شیمیدرمانی باعث ایجاد خستگی میشوند. به خودتان برای استراحت زمان کافی بدهید. همچنین اگر فعالیت جسمی سبکی داشته باشید (مانند یک پیادهروی کوتاه) ممکن است احساس بهتری پیدا کنید.
- ممکن است فعالیتهای جنسی برایتان رنج آورد باشد. با همسر خود در مورد روشهای دیگر نزدیکی صحبت کنید. بیشتر یکدیگر را در آغوش بگیرید و نوازش کنید.
عادتهای سالم را به کار گیرید. مهم است که وقتی با سرطان سرو کار دارید تا حد ممکن سلامت باشید. بدن شما به مواد غذایی زیادی نیاز دارد تا با بیماری بجنگد. سعی کنید رژیم غذایی سالمی داشته باشید.
- یک رژیم غذایی متعادل به شما کمک میکند با خستگی بجنگید. سعی کنید غلات کامل و مقدار زیادی میوه و سبزی و پروتئین بدون چربی بخورید.
- اگر با نگهداری غذاها مشکل دارید سعی کنید مقداری سوپ سبزیجات خانگی بخورید. در این صورت مقدار زیادی مواد مغذی به بدن میرسید و از ناراحتی معده جلوگیری میشود.
- به خاطر داشته باشید که آب زیادی بنوشید. داروهای درمان سرطان میتواند باعث خشکی دهان و ترک پوست شود. این بسیار مهم است که تا جای که ممکن است آب بنوشید.
- زیاد استراحت کنید. زمانی که لازم دارید چرت بزنید و اگر دوست دارید زود به رختخواب بروید. بزرگسالان به طور متوسط لازم است 7 تا 9 بخوابند. شما ممکن است بیشتر از این نیاز داشته باشید.
کمک را قبول کنید. علیرغم اینکه آزاردهنده است ولی ممکن است نتوانید کارهای روزمره خود را انجام دهید. اشکالی ندارد اگر برخی از مسئولیتهای خود را به دیگران محول کنید. به دوستان یا خانواده اجازه دهید به شما کمک کنند.
- وقتی دیگران پیشنهاد کمک میدهند قبول کنید. اگر همسایه شما میپرسید چه کاری میتواند برایتان انجام دهد خوب است بگویید “اگر دفعه بعد که به خرید رفتید چند چیز برای من بخرید کمک بزرگی کردهاید”.
- از همسر خود بخواهید که چند مسئولیت اضافی را در مورد کارهای خانه به عهده بگیرد. اشکالی ندارد که چند بار خودتان شام درست نکنید.
- در مورد وضعیت خود با رئیستان صحبت کنید. توضیح دهید که ممکن است لازم باشد در برخی پروژههای بزرگ نقش کمتری داشته باشید.
- ممکن است مفید باشد که افراد حرفهای در زمینه سلامتی را ملاقات کنید و از آنها برای فرایند کنار آمدن با بیماری خود مشاوره بگیرید.
با عواطف خود کنار بیایید. بسیاری از افراد میفهمند که صحبت با افرادی که شرایط مشابه دارند مفید است. گروههای حمایتی سرطان منابع ممکن است منابع شگفتانگیزی باشند. ملحق شدن به یکی از این گروهها را در منطقهای که زندگی میکنید را بررسی کنید.
- سعی کنید عضو گروهی شوید که اعضای آن افرادی هستند که نوع خاص سرطان شما را دارند. برای مثال، اگر شما سرطان پستان دارید ممکن است راحتتر باشید که اطراف زنانی باشید که این نوع سرطان را دارند. گروههای حمایتی آنلاین هم وجود دارند.
در جستجوی منابع یا گروههای حمایتی باشد که در جستجوی درمان یا مراقبتهای پزشکی مربوط به نوع سرطانی هستند که شما به آن مبتلا هستید.
- به دوستان و خانواده تکیه کنید. اگر نمیخواهید به یک گروه حمایتی رسمی ملحق شوید اجازه دهید افرادی که به شما نزدیک هستند بدانند که شما به حمایت آنها نیاز دارید.
- گروههای حمایتی وجود دارد که در آنها افرادی عضو هستند که یکی از عزیزان آنها به سرطان مبتلاست که ممکن است عضویت افراد خانواده شما در آنجا مفید باشد.
- میتوانید از پزشک خود بخواهید که کمک کند شما با گروهی در تماس باشید که اعضای آن بیماری شما را دارند یا در مورد گروه حمایتی محلی یا آنلاین مثبت به شما توصیهای بکند.
وقایع روزانه را ثبت کنید. سر و کار داشتن با سرطان یک تجربه بسیار احساسی است. ممکن است در طیف وسیعی از احساساتی که تجربه میکنید غرق شوید. سعی کنید افکارتان را به صورت روزانه بنویسید.
- نوشتین افکارتان میتواند بسیار شفابخش باشد. درباره چیزی که مینویسید نگران نباشید. فقط احساسات خود را صادقانه بنویسید.
- نوشتن یادداشتهای روزانه به شما کمک میکند که الگوهای احساسی خود را دنبال کنید. مثلا ممکن است متوجه شوید که شب قبل از شیمی درمانی عصبی هستید.
- یافتن این الگوها به شما کمک میکند که بفهمید چه چیز بیش از همه شما را آزار میدهد. بعد میتوانید به طور فعالی دنبال راهحل بگردید.
اضطراب خود را کاهش دهید. هنگام برخورد با سرطان طبیعی است که بسیار عصبی باشید. چیزهای نامشخص زیادی وجود دارد و خیلی چیزها تغییر میکند. سعی کنید به دنبال راههایی برای کاهش تنش خود باشید.
- دعا، نیایش، یوگا و مدیتیشن میتواند بسیار مفید باشد و به کاهش اضطراب شما کمک کند.
- درباره احساسات خود صحبت کنید. اگر عصبی بودن باعث مشکلاتی مثل بیخوابی میشود ممکن است لازم باشد با یک مشاور صحبت کنید.
رفتار مثبتی در پیش گیرید. تحقیقات عملی وجود دارد که نشان میدهد که قدرت تفکر مثبت میتواند برای کنار آمدن با سرطان مفید باشد. این به این معنی نیست که لازم است تمام مدت قیافه خوشحالی به خود بگیرید. این به این معنا نیست که سعی کنید هالهای از خوشبختی اطراف خود درست کنید. حفظ روحیه به این معناست که شما نباید اجازه دهید که سرطان از لحاظ ذهنی شما را شکست دهد. سعی کنید به خود بگویید “سخت است اما من از عهدهاش برمیآیم”.
- اگر واقعگرا باشید میتوانید خوشبین باقی بمانید. برای مثال ممکن است فکر کنید “این یک راه بسته در زندگی من است که مشکل است ولی من سیستم حمایتی بزرگی دارم و قصد دارم با توکل بر خدا آن را شکست دهم”.
- از دوستان و خانواده خود بخواهید که سعی کنند تا حد ممکن مثبت بمانند. لازم نیست چرندیات به شما تحویل دهد اما میتوانند شما را تشویق و حمایت کنند.